به سختی خودش را از تاکسی بیرون میکشد، دو نفر پیاده میشوند تا به او کمک کنند، زیرچشمی نگاهشان میکند: "ببخشید، شرمندهام، باعث زحمت شدم...".
با گفتن این جملهها روی ویلچیرش مینشیند و با قدرت چرخها را میگرداند، میخواهد به پیادهرو برود اما از پل خبری نیست! چرخ را میچرخاند، در عرض خیابان به جلو میراند، سربالایی خیابان به بازوهایش فشار میآورد، به پل میرسد، عرض پل بسیار باریک است، ویلچر عبور نمیکند، طول خیابان را بالا میراند تا به پل بعدی برسد، بخشی از پل آهنی نیاز به تعمیر دارد، یکی از چرخهای ویلچیر داخل میلههای شکسته پل گیر میکند، چند نفر میبینند به کمکش میآیند "ببخشید، شرمندهام، باعث زحمت شدم..."
حالا به پیادهرو رسیده، مقابل در ورودی ساختمان، پنج پله انتظارش را میکشند، تقلا میکند تا از پلهها بالا میرود، اما چرخهای بزرگ ویلچیر طاقت فشار را ندارد، نزدیک است واژگون شود، دو عابر سر میرسند و دو سمت ویلچرش را میگیرند او را بالا میبرند "شرمندهام، ببخشید باعث زحمت شدم..." و داخل ساختمان باید به طبقه دوم برود و...
تردد معلولان در سطح شهر قصه پرغصهای است که در لابهلای وعدههای مدیران شهری گم شده است. روز معلولان که سر میرسد خیلیها کف میزنند و هورا میکشند و از اجرای حمایتهای مالی و معنوی میگویند، اما همیشه پای حمایت از معلولان میلنگد.
هر سال از مناسب سازی فضای شهری برای معلولان از نابینایان گرفته تا ناشنوایان و معلولان جسمی ـ حرکتی خبرهایی میرسد، اما شهرها وسیعتر از آن هستند که اصلاح چند کوچه و خیابان دردی از معلولان دوا کند.
پیادهروهای ناامن و سنگلاخی، نبود پلهای ایمن، وجود مانع و نیز نبود وسایل حملونقل ویژه معلولان بسیاری از آنها را با وجود داشتن استعداد تعامل اجتماعی منزوی کرده است.
در بسیاری از کشورها برای عبور و مرور راحت معلولان، چراغهای راهنمایی مخصوص تعبیه شده و کلید این چراغها در ارتفاعی نصب شده که معلول بتواند براحتی آن را از روی صندلی چرخدار کنترل کرده و با امنیت از عرض خیابان بگذرد، همچنین وجود علائم برجسته در ابتدای خطکشی خیابانها، ایستگاه اتوبوس، پارکها و اماکن عمومی میتواند تا حدود زیادی نابینایان را راهنمایی و کمک کند، اما در ایران گویا فقط حقوق معلولان در همایشها و مراسم نمادین در روزی مثل 12 آذر امسال که روز معلول نامگذاری شده است خلاصه میشود، تا فردا که حقوق معلولان و وعدههای مسوولان از سهمیه استخدام در مراکز دولتی تا رفاه و امنیت تردد در شهرها فراموش شود ...
حتی اگر همسر شما یک مریخی تمام عیار باشد، با چند تکنیک ساده می توانید او را بیشتر بشناسید و رفتارهایش را رمزگشایی کنید. قطعا شما هم دوست دارید بدانید که همسر عجیب و غریب تان واقعا حرف ها و حرکاتش چه معنایی دارد؛ پس بهتر است کمی بیشتر به دنیای مردانه وارد شوید و بدانید که چه رفتارهایی از شما می تواند چه تاثیراتی روی همسرتان و رفتارهایش بگذارد. قبل از هر چیز باید تمام تصورات عامیانه تان را در مورد مردها و رفتارهای شان فراموش کنید و برای کسب یک شناخت واقعی و منطقی از شوهرتان قدم بردارید.
? پیش داوری ممنوع!
پیش فرض های بی معنا را کنار بگذارید. هیچ وقت نگویید «مردها خودخواهند»؛ «مردها هیچ چیز نمی فهمند» و... شما نمی توانید به خاطر تفاوت هایی که در نشان دادن احساسات، رفتارهای تان و حتی شیوه تصمیم گیری تان دارید او را متهم کنید. به جای اینکه چنین تصورات عامیانه ای را مطرح کنید، سعی کنید همسرتان را بشناسید. اگر به او یک شاخه گل می دهید و بازخوردی نمی گیرید به جای تکرار این حرف ها سعی کنید ببینید که از چه راه دیگری او عشقش را به شما ابراز می کند. آیا حمایت کردن راه اوست یا اینکه شیوه دیگری که با راه شما متفاوت است را انتخاب می کند؟
? تفاوت ها را بپذیرید
مردها و زن ها متفاوتند و یک راه برای رمزگشایی رفتارهای مردها، پذیرش واقعی این تفاوت است. برای مثال مردها زیاد در مورد احساسات شان حرف نمی زنند و حتی اغلب اوقات وقتی با آنها در این مورد صحبت هم بکنید واکنش دلخواه تان را نمی گیرید یا اینکه مردها ترجیح می دهند بعد از برگشتن از سر کار چند دقیقه ای به حال خودشان رها شوند، پس در این شرایط اگر برای صحبت کردن اصرار کنید قطعا واکنشی که انتظار دارید را دریافت نخواهید کرد. این تفاوت ها را بپذیرید و روی همسرتان براساس همین تفاوت ها قضاوت کنید.
? جرقه ها را بزنید
ارتباط تان را با پرسیدن سوال آغاز کنید. مردان زیاد اهل شروع کردن مکالمات و روشن کردن چراغ ارتباط نیستند. این به این معنا نیست که آنها منزوی یا خودخواهند و بلد نیستند با آدم ها ارتباط برقرار کنند بلکه این تنها یکی از همان تفاوت هایی است که باید مورد توجه قرارشان دهید. اگر دوست دارید مردتان در ارتباط با شما فعال عمل کند خودتان جرقه اش را بزنید و بعد ببینید که او چطور روی مسیری که شما انتخاب کردید پیش می رود. کلید شما تنها یک سؤال است، پس هر زمانی که دیدید حرفی برای گفتن میان شما نیست از این کلید استفاده کنید.
? او همین چیزی است که هست
آسان ترین راه برای شناخت مردها واژه های شان است. درحالی که زنان گاهی یک واژه ساده را به کار می برند و انتظار دارند همسرشان یک تهدید یا معنای پیچیده را از آن استنباط کند. مردها هرگز این راه را نمی روند؛ آنها چیزی را می گویند که واقعا می خواهند بگویند. اگر می گوید خسته است پس خسته است. اگر می گوید دوست تان دارد پس دوست تان دارد. کمتر مردی است که برای حرف زدنش یک کد گذاری پیچیده طراحی کند پس اگر او چیزی می گوید که متوجهش نمی شوید به جای تلاش برای رمزگشایی از او بخواهید که در مورد منظورش بیشتر توضیح دهد. مطمئن باشید که او با توضیحات بیشتر همه ابهامات تان را برطرف خواهد کرد.
? پیش بینی کنید
سعی کنید واکنش های همسرتان به رفتارهای تان و همین طور مسائلی که در زندگی پیش می آید را بشناسید. چه رفتاری او را از کوره در می برد و چه حرفی می تواند او را کاملا آرام کند. این موضوع کمی زمان می برد اما اگر با دقت واکنش های همسرتان را بررسی کنید می توانید در مدت کوتاهی خشمش را کم کنید و زندگی تان را جوری پیش ببرید که او روزبه روز بیشتر احساس آرامش کند و به همین دلیل بیشتر عاشق تان شود.
? به جای او حرف نزنید
بگذارید که خودش را آن طور که می خواهد شرح دهد. اگر در هر لحظه از صحبت کردنش حرفش را قطع کنید یا اینکه برای کامل کردن جمله اش تلاش کنید هرگز او را نخواهید شناخت. این اتفاق فقط در لحظاتی که او مستقیما در مورد خودش و احساساتش حرف می زند نمی افتد بلکه شما می توانید در تمام لحظاتی که او در مورد اجتماع، کار، دوستان، خانواده و خودش صحبت می کند به دید او نسبت به زندگی پی ببرید و بیشتر با آنچه واقعا هست، آشنا شوید.
? رویا بافی نکنید
ممکن است شما به انتظار این که همسرتان روزی تغییر می کند با او ازدواج کرده باشید و بعد از ازدواج از او بخواهید که تغییراتی در شغلش، درآمدش، رفتارش یا حتی ظاهرش اعمال کند. اگر همسرتان حاضر باشد برای رضایت شما هر کاری بکند، ممکن است این خواسته شما را هم بپذیرد و برای اعمال این تغییرات به شما وعده هایی هم بدهد اما درست زمانی که همسرتان موفق به عملی کردن هیچ کدام از قول هایش نمی شود، زندگی شما وارد یک سراشیبی خطرساز می شود و از خود می پرسید چرا او با وجود این که نمی تواند سر قولش بماند مدام به شما وعده ساختن آینده ای متفاوت را می دهد؟ اگر قرار است ازدواج کنید یا این که ازدواج کرده اید، باید همسرتان را همانطور که هست بپذیرید. شاید او در جزئیات به مرور زمان تغییراتی بکند اما هرگز در ویژگی های اصلی شخصیتی یا شیوه زندگی او نمی توانید تغییرات بزرگی را ایجاد کنید.
? او اعتراف نمی کند
همه مردها اینطور نیستند اما بسیاری از آن ها از اعتراف به اشتباهات و شکست شان می ترسند. اگر همسرتان اشتباهی کرده اما به سختی حاضر به عذرخواهی می شود، گمان نکنید که او متوجه کار نادرستش نشده او فقط از این که قدرتش را از دست بدهد و مثل یک بازنده مقابل شما جلوه کند می ترسد. سعی کنید با آرامشی که بعد از صلح شما برقرار می شود به او بگویید که گاهی به همین جمله ببخشید و متاسفم احتیاج دارید و این جملات ساده می تواند اعتماد شما را به منطق او بیشتر کند اما هرگز در لحظه اتفاق روی این موضوع کلنجار نروید و تنش ها را بیشتر نکنید.
? مردها ریزبین نیستند
به اطلاعاتی که در مورد آدم ها به شما می دهد چندان تکیه نکنید. مردها هرگز نمی توانند به اندازه زنان ریز بین باشند و به همین دلیل ممکن است بخشی از این اطلاعات که برای شما اهمیت حیاتی دارد برای شان بی اهمیت بوده و از گفتن شان خودداری کنند. سعی کنید این توصیف او در مورد آدم ها و موقعیت ها را تنها به عنوان یک پیش زمینه باور کنید و تا زمانی که خودتان با آن افراد یا شرایط روبه رو نشده اید در موردشان قضاوت نکنید. نمی گوییم که آن ها همیشه در اشتباه هستند بلکه تنها معتقدیم آن ها به خیلی از جزئیاتی که برای شما مهم و ارزشمند است توجه چندانی ندارند و برای آن ها ظاهر ماجرا همه ماجراست.
تقدیم به عاشقــان سرور و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین (ع)
گام های محرم ناگزیر از رسیدن به سر منزل تاسوعا و عاشورای حسینی است. محرمی که با نام حسین(ع) پیوند خورده و هر یک از ایامش فکرها و دل ها را متوجه روزی می کند که بزرگ ترین مصائب دنیا را بهمراه دارد و با تاملی در چگونگی حوادثی که آنزمان در کربلا اتفاق افتاد اشک غم را در سوگ برترین انسان های عالم جاری می کند ...
مروری بر صفحات تاریخ نشان میدهد جنایت و کشتارهای فجیع انسانی در طول تاریخ کم نبودهاند. جنایاتی که بیان آنها مو را بر تن انسان سیخ میکند. از جنایت مغول ها در نقاط مختلف خصوصاً خراسان گرفته تا کشتار سرخپوستان آمریکا توسط مهاجران اروپایی و از تلفات جنگهای جهانی و حمله اتمی به هیروشیما گرفته تا کشتار در عراق و افغانستان توسط مهاجمانی که حقوق انسانها را نقص کردند. اما بسیاری از آنها در لابهلای تاریخ دفن شدهاند و آنهایی هم که گاه بیان میشوند یا برای زنده نگهداشتنشان یادبودی ساخته شده، هیچکدام جریانساز و تحولآفرین نیستند. حتی کشتارهای گسترده در همین زمانهای نزدیک خیلی سریع به فراموشی سپرده شده است.
اما دهه ی محرم 61 هجری و تاسوعا و عاشورای خونین آن سال هرگز از یادها نمی رود و هنوز هم که هنوز است مسلما بسیاری از شما عزیزان در هر شهر و محله ای که در آن زندگی میکنید هیات و دستهای دارید و در ایام محرم خصوصا در تاسوعا و عاشورا برای گریستن بر مظلومیت آقا اباعبدالله و تدبر و تفکر در چیستی و چرایی حرکتش راهی تکیه و حسینیه ای میشوید. مگر راز زنده ماندن رشادت های حضرت ابوالفضل(ع) در روز تاسوعا و همینطور قیام امام حسین(ع) در روز عاشورا که یک نیمروز بیشتر بهطول نینجامید چیست؟ و چرا این حماسه پس از 14 قرن همچنان تحولآفرین و انسانساز است؟ این راز ابعاد مختلفی دارد که گرچه در این مختصر نمی گنجد ولی در این نوشتار تنها به گوشه ای از آنها اشاره می کنیم ...
روز تاسوعا (نهم محرم) در فرهنگ شیعه از دیرباز به عنوان روزی شناخته شده که عزاداران و عاشقان اهل بیت(ع) ضمن بیان فضیلت های علمدار کربلا، به مرثیه سرایی و عزاداری برای او می پردازند. بیان جانفشانی ها و مصیبت های حضرت ابوالفضل(ع) در روز تاسوعای حسینی، باعث شده تا برخی چنین تصور کنند که آن حضرت در روز تاسوعا به شهادت رسیده و به همین علت در این روز عزای سقای دشت کربلا را برپا می کنند در حالیکه نه تنها حضرت ابوالفضل(ع) بلکه همه یاران امام حسین(ع) در روز عاشورا جان خود را برای یاری دین خدا و امام خود فدا کردند. تاسوعا روزی است که حسین(ع) و یارانش در کربلا توسط لشکر ابن زیاد و عمر بن سعد محاصره شدند. یکی از حوادثی که در این روز اتفاق افتاد، امان نامه ای بود که شمر برای حضرت ابوالفضل(ع) و برادرانش آورد ولی از آنجا که معرفت و جوانمردی حضرت ابوالفضل(ع) برای یاری امام حسین(ع) و اهل بیت امام حرف اول را می زد، آن امان نامه ی ننگین به تمسخر گرفته شد.
در چنین روزی بود که به دستور عبیدالله بن زیاد، لشکر مجهزی از کوفه وارد کربلا شد و در عصر روز تاسوعا بود که حضرت اباعبدالله(ع) برای یاران خود خطابه ای خواندند و بیعت خود را از آنان برداشتند و سفارش کردند تا از تاریکی شب استفاده کرده و صحنه کربلا را ترک کنند تا جان خود را نجات دهند و بدینصوررت فرصتی فراهم آوردند تا هر کس میخواهد از ایشان جدا شود و به نقطهای امن برود که البته عدهای هم چنین کردند ولی آنها که ماندند اعلام وفاداری و حمایت خود را تا پای جان اعلام کردند و برای همیشه ی تاریخ ماندگار شدند.
بنابراین حادثه عاشورا یک انتخاب آگاهانه و از روی بصیرت بوده است. همه کسانی که در این واقعه شرکت کردند از سرانجام خود آگاهی داشتند و بهصورت اتفاقی و از سر غفلت آنجا نیامده بودند.
ویژگی مهم دیگر حادثه عاشورا، تلفیق شگفتانگیز و شورآفرین مظلومیت با عزت و اقتدار است.
جمعیتی اندک با ابزارآلات محدود جنگی در مقابل لشکری کاملا مجهز و ستیزه جو؛ در محاصره آب و عطش، اما از هیچکدام ذرهای سستی، ترس و پشیمانی از این حضور نه دیده شد و نه شنیده ...
:: قدیمی ترین تابلو از واقعه عاشورا در سال 61 هجری ::
در حالات سالار شهیدان آمده است که هر چه به ظهر عاشورا نزدیکتر میشدند چهره ایشان برافروختهتر
میشد و آخرین اذکار ایشان خطاب به پروردگار اظهار رضایت و تسلیم در برابر خواست الهی بوده است.
در مورد حضرت زینب(س) نیز این جمله قطعی است که بعد از حادثه عاشورا در برابر طعن یزید فرمود:
"ما رأیت الا جمیلا". و شعار عاشورائیان در روز کربلا "هیهات من الذله" بود.
از دیگر خصوصیات حادثه عاشورا ترکیب جمعیتی حاضر در آن واقعه است.
از طفل شش ماهه تا پیرمرد 90 ساله و از دختر 3 ساله تا جوانان و زنان میانسال.
از غلام سیاه تا صاحبان مقام و ثروت و از مسیحی تا مسلمان.
این جمعیت به ظاهر ناهمگن و نامتجانس در عین حال پیوندی عمیق و ناگسستنی با یکدیگر داشتند؛
پیوندی که آنها را تا آخرین لحظه در اوج عزت و احترام گرد هم جمع کرده بود.
آنها که شهید میشدند تا آخرین نفس به یاد بازماندگان بودند و بازماندگان در آرزوی پیوستن به شهدا،
نقطه کانونی و محور پیوند این جمع کسی نبود جز حسین بن علی(ع).
و اما آخرین و شاید اولین و مهمترین راز ماندگاری عاشورا را در الهی و خدایی بودن این قیام باید جست.
در حادثه عاشورا هیچ معیاری جز رضایت خداوند و انجام تکلیف الهی موضوعیت نداشت.
عاشورا نمایشگاهى بود که در آن ابعاد مختلف اسلام به نمایش گذاشته شد.
و واقعه ی عاشورا برای زنده نگه داشتن دین پیامبر اسلام(ص) و الگو قرار دادن راه و رسم آزادگی به بار نشست.
شهادت مظلومانه سید الشهدا(ع) و یارانش در کربلا، تاثیری بیدارگر و حرکت آفرین داشت،
و امتدادهای آن حماسه ی بزرگ در طول تاریخ، جاودانه ماند تا انسانهاى دیگر از آن الگو بردارى کنند،
و در هر جامعه اى که شرائط ظالمانه ی زمان امام حسین(ع) را پیدا کرد قیام حسینى به راه افتد.
چون امام حسین(ع) دیگر مختص به یک زمان و مکان خاص نیست و
براى همیشه تاریخ است و چون روحى در کالبد اجتماع بشری همچنان حضور دارد.
همه را سرگشته و حیران خود کرده این واقعه ی جانگداز عاشورا
فریاد از این همه ماتم و عزا
عجیب حکایتی است، مصائب عاشورا
عاشورا که میرسد، دلهای شیعیانش در آتش عشق حسین(ع) میسوزد
هر عاشقی که واقعه عاشقانه عاشورا را خوانده باشد، به راز و رمز آن پی برده باشد، دل از این عاشقی بر نمیکند و هر عاشورا عاشقتر هم میشود
و راه ادامه عاشقی، سرگشتگی و حیرانی در پیمان با حسین(ع) است
سر نهادن و جان دادن بر سر پیمان با اباعبدالله است
چراکه حسین تا ابد ماندگار است و راز و رمز ماندگاری شیعه هم در ماندگاری عشق به حسین(ع) است
دل شیعه باید همواره در آتش عشق حسین(ع) خانه کند و این عشق باید زیبا بماند
دل دادن به شوق وصال حسین(ع) و ویران شدن وجود آدمی در غم آن نازنین شقایق هستی
چون حسین زیباست و راه و رسمش ستودنیست
و اکنون که تاسوعا و عاشورایی دگر در راه است، تشنگی ما فزونی مییابد
عطش عشق به حسین(ع) و ارادتمندی به ابوالفضل العباس(ع) در جانمان آتش میگیرد و میسوزد
این سوز دل با همین عطش سیراب میشود و حسین(ع) با لبیک
چراکه لبیک به حسین(ع) و درک رسالت او، پیمان با همه خوبیهاست
محــرم تــو
ما را نسیم پرچم تو زنده می کند
زخمی است دل که مرهم تو زنده می کند
خشکیده بود چند صباحی قنات اشک
این چشمه را ولی غم تو زنده می کند
آه ای قتیل اشک، نفس های مرده را
شور تو، روضه و دم تو زنده می کند
ای خونبهای عشق، چه خوش گفت پیر ما:
اسلام را محرم تو زنده می کند
ما با غذای نذریتان رشد کرده ایم
جان را عطای حاتم تو زنده می کند
آقا جسارت است، ولی داغ شیعه را
انگشتر تو، خاتم تو زنده می کند
بالای تل هم آتش این قوم خفته را
آن خواهر مکرم تو زنده می کند
این کشته فتاده به هامون حسین اوست
خود را به اسم اعظم تو زنده می کند
فردای محشر و غم و طوفان وتشنگی
ما را امید زمزم تو زنده می کند
فرا رسیدن تاسوعا و عاشورای حسینی را حضور تمامی دوستان اهل دل
و ارجمند در گروه پرشین استار، تسلیت و تعزیت عرض نموده و امیدواریم
عزاداری یکایک شما عزیزان مورد قبول حضرت حق قرار گیرد.
روانشناسی هدیه دادن گلهای مختلف