در کنـار خانـه تـکانی شـب عیـد
حـالا خانـه دلتـان را بتـکانیـد
اسفند که میشد انگار در دلش ولولهای برپا میکردند. تمام کارهایش را تعطیل میکرد و به جان خانه میافتاد. نمیتوانست تصور کند عید برسد و او دیوارهای خانهاش را که این روزها به خاطر آلودگیهای زندگی شهری بیشتر از گذشته کثیف میشدند، تمیز نکرده باشد. شستن فرشها هم که جای خودش را داشت. درستکردن سبزه سفره هفتسین را هم فراموش نمیکرد.
درست است که بعد از تمام این سختیها چند روزی درد دستها و پاهایش او را خانهنشین میکرد، ولی با این حال شوق رسیدن بهار باعث میشد تا سال بعد همه این دردسرها را فراموش کند، اما این روزها فکرش بدجوری مشغول شده بود. مدام یاد حرفهای همسایهاش میافتاد که چند روز پیش میگفت هرسال عید تقریبا نیمی از وسایل خانهاش را عوض میکند و تمام این کارها را برای ایجاد روحیه شادابی و نشاط در خانه ضروری میدانست. نمیخواست به این حرفها اهمیتی بدهد، اما به محض اینکه این افکار را از ذهنش بیرون میکرد ناخودآگاه یاد مهمانی هفته گذشته میافتاد که خواهرش گفته بود برای سال جدید اتومبیلشان را عوض میکنند و به این ترتیب سراسر وجودش از حسادت پر شده بود. خلاصه آنکه امسال با تمام سال?های دیگر برایش تفاوت داشت. آنقدر به این حرفها فکر کرد که نتوانست آنجور که میخواهد خانهاش را تمیز کند و بالاخره در حالی که از شدت خستگی روی زمین دراز کشیده بود با خودش فکر کرد خانهتکانی دلش حتی از تمیزکردن خانهاش هم ضروریتر است.
اگرچه این روزها سرتان حسابی شلوغ است و حتی فرصت سر خاراندن هم ندارید، اما روزهای پایانی سال همیشه بهانه خوبی است که سری به درونتان بزنید و فکری به حال ویژگیهای منفیتان کنید. کار سختی نیست. فقط کافی است گام به گام با ما همراه باشید تا در نهایت قبل از سال جدید بسیاری از نکات منفی رفتارهایتان را کنار بگذارید، پس شروع میکنیم.
- وقتی زود عصبانی میشوید
مدتی است بسرعت عصبانی میشوید. فقط کافی است همه چیز آنگونه که مد نظرتان است پیش نرود تا یکباره مانند کوه آتشفشان فوران کنید و هر آنچه که اطرافتان است، بسوزانید. البته لازم به گفتن نیست که چند دقیقه بعد، دیگر از چهره برافروخته شما و داد و هوارهایتان حتی کوچکترین نشانهای باقی نمانده است. تنها شما ماندهاید با احساسی از شرمندگی و برچسبهایی از سوی دیگران که شما را به عنوان فردی عصبانی میشناسد.
اگر تصمیم گرفتهاید این روند را متوقف کنید، پس درنگ را کنار بگذارید. در نخستین مرحله ذهنیتتان را در قبال عصبانیت اصلاح کنید. اگر فکر میکنید این حالت یک واکنش طبیعی است و شما حق دارید هر زمان که میخواهید از آن استفاده کنید، در اشتباه هستید. حتما تجربه به شما هم نشان داده است که در اکثر مواقع عصبانیت نهتنها راه رسیدن به هدفتان را تسهیل نمیکند، بلکه باعث ایجاد حالت تدافعی در دیگران میشود و اجازه نمیدهد شما به خواستهتان برسید. این در حالی است که اگر کمی صبر و حوصله به خرج میدادید و با اطرافیانتان مهربانتر رفتار میکردید سریعتر به هدفتان میرسیدید.
در مرحله بعدی باید بدانید که عصبانیت انرژی زیادی تولید میکند و شما باید سعی کنید این انرژی را کنترل کنید. برای این منظور میتوانید به سراغ فعالیتهایی بروید که باعث تخلیه انرژی شما میشود. برای مثال خودتان را سرگرم کاری غیرمرتبط با دلیل عصبانیتتان کنید یا به طور مرتب ورزش را در برنامههای روزانهتان لحاظ کنید. قدم زدن هم از جمله پیشنهادهای کاربردی است که تأثیر آن حتما شما را شگفتزده خواهد کرد.
عصبانیت در اغلب موارد موجب تخریب روابط اجتماعی میشود چراکه شما دستکم تلاش میکنید خشونتتان را بر سر کسانی که در مرتبه پایینتری از شما قرار دارند و اتفاقا مقصر هم نیستند، تخلیه کنید. ادامه پیداکردن این فرآیند دلخوریهای عمیقی بین شما و اطرافیانتان ایجاد میکند که براحتی قابل جبران نیستند. بنابراین هنگامیکه احساس خشم و عصبانیت بر شما غلبه کرد چند نفس عمیق بکشید و قبل از اینکه حرفی را بر زبان بیاورید آن را چند بار در ذهنتان مرور کنید.
حتی میتوانید از تکنیک نوشتن استفاده کنید به این ترتیب که حرفهایتان را روی یک کاغذ بنویسید و سپس آن را کنار بگذارید. اگر چند روز بعد به آن مراجعه کنید متوجه میشوید که تا چه حد تندروی کرده بودید یا اگر آن همه خشم را بیان میکردید با چه نتایج ناراحتکنندهای روبهرو میشدید.
- حسادت آرامشتان را میدزدد
شاید همه شما این حس آزاردهنده را تجربه کرده باشید. حسادت زمانی اتفاق میافتد که شما احساس میکنید کمتر از آنچه که استحقاقش را دارید بهرهمند شدهاید و دقیقا به همین دلیل به کسانی که موقعیت برتری نسبت به شما دارند، حسادت میکنید. واقعیت این است که آنها در ناکامی شما هیچ نقشی نداشتهاند و شما به علت آنکه دلیل منطقی برای احساساتتان پیدا نمیکنید، به طور ناخودآگاه به روح و روانتان آسیب وارد میکنید. البته این مشکل هم مثل بقیه مشکلات راهحلی دارد. عوامل به وجودآورنده حسادت از جامعهای به جامعه دیگر تفاوت دارند و این به دلیل آن است که مزایای ارزشمند در هر فرهنگی منحصر بهفرد است. برای مثال اگر در یک جامعه تجملات و منابع مادی بیشتر ارزشمند شناخته شود، اعضای آن جامعه هم دقیقا بر سر همین مسائل نسبت به هم حسادت میکنند.
اگر در دوران کودکی?شما اینگونه آموزش دیده باشید که به خواستههای دیگران قبل از خواستههای خودتان اهمیت?دهید و عرصههای رشد و شکوفایی استعدادتان را کمتر تجربه کرده باشید بیشتر از دیگران در معرض تجربهکردن حسادت خواهید بود. اما این پایان راه نیست. خودتان را محکوم نکنید. درست است که احتمالا فرصتهای زیادی را از دست دادهاید یا موقعیت لازم برای بهرهمندی از تواناییهایتان را نداشتهاید، اما به یاد داشته باشید که باید در تمام مراحل زندگیتان به دنبال شناسایی استعدادهایتان باشید.
برای مثال، ممکن است افراد زیادی باشند که از لحاظ مادی و شغلی در شرایط بهتری قرار داشته باشند و شما در مرتبه پایینتری باشید. این در حالی است که ممکن است شما از لحاظ زندگی خانوادگی یا گروه دوستان در فضای گرمتر و مناسبتری به سر ببرید. بنابراین نقاط قوت و مثبت زندگیتان را پررنگتر کنید و از اینکه مدام ناکامیهایتان را برای خودتان و دیگران یادآوری کنید، بپرهیزید. فراموش نکنید تمام این نابرابریها در اثر بیعدالتی اتفاق نیفتادهاند و تلاشهای دیگران هم در این زمینه تأثیرگذار بودهاند.
درست است که مقایسهکردن خود با دیگران موجب ایجاد رقابت و تلاش برای بهترشدن و پیشرفت میشود، اما اگر به صورت افراطی انجام شود یا در مورد موضوعاتی باشد که شما در جبران آنها دیگر توانا نیستید، تنها به ایجاد حسادت کمک میکند. اگر میخواهید دیگران شما را با تمام تواناییها و ویژگیهایتان باور داشته باشند باید قبل از آنها خودتان در این مسیر پیشقدم شوید و توانمندیهایتان را به دیگران اثبات کنید.
- سنگ غرور را از جلوی پایتان بردارید
اگر احساس میکنید دیگران در سطح شما نیستند، شایستگی مورد مشورت قرارگرفتن را ندارند، نمیتوانید از آنها در عرصههای مختلف کمک بگیرید، خودتان را بزرگ تصور میکنید در حالی که اطرافیانتان را افرادی کوچک و حقیر میدانید، بهتر است هرچه سریعتر فکری به حال غرورتان کنید. گاهی ممکن است غرور را با اعتماد به نفس اشتباه بگیرید و تصور کنید تمام این ویژگیها طبیعی هستند، اما واقعیت این است که با ادامهدادن این رویه طولی نخواهد کشید که تبدیل به ?فر?دی تنها خواهید شد.
برای آنکه فرق بین غرور و اعتماد بهنفس را راحتتر متوجه شوید، میتوانید فردی را تصور کنید که مغرور است، اما به اندازه کافی اعتماد بهنفس ندارد و در برابر کوچکترین مشکلات میدان را خالی میکند و در مقابل فردی را در نظر بگیرید که باصلابت تمام در برابر حوادث زندگی بدون کوچکشمردن و تحقیر دیگران میایستد. اگر افراد مغروری باشید مسائل و مشکلات را کوچکتر از آنچه که هستند در نظر میگیرید این در حالی است که داشتن اعتماد بهنفس موجب میشود به همه چیز با دیدگاهی واقعبینانه نگاه کنید بنابراین نسبت به سایر افراد در موارد کمتری در زندگی با شکست روبهرو میشوید.
برای از بینبردن غرور تنها کافی است تمرین کنید که به دیگران احترام بگذارید و برای آنها در زندگیتان جایی را اختصاص دهید. برای مثال میتوانید در مورد مسائل مختلف اعضای خانواده یا دوستانتان مشورت کنید و نظرات آنها ر ا جویا شوید. تلاش برای گذراندن اوقات با افرادی که زمانی تصور میکردید در سطح شما نیستند هم میتواند شروع خوبی برایتان باشد.
- زودرنجیهایتان را دور بریزید
اگر فکر میکنید تنها یک مخالفت ساده از سوی اطرافیانتان کافی است تا حسابی رنجیده شوید باید سعی کنید این مشکل هرچه سریعتر و پیش از آن که در شما نهادینه شود از بین ببرید. باور کنید برای داشتن یک زندگی شاد و کمتنش لازم نیست همه چیز مطابق میل و نظر ما پیش برود.
یکی از عواملی که باعث میشود شما به فردی زودرنج تبدیل شوید آن است که همه چیز را در ذهنتان بهترین وجه مطابق میلتان تصور میکنید و زمانی که با واقعیتها روبهرو میشوید، تمام افکارتان دچار آشفتگی میشود. انتظارات بیش از حد شما در مورد دیگران و طرز برخوردشان با شما همیشه موجب دلخوری بین شما و آنها خواهد شد؛ بنابراین اگر میخواهید رابطه بهتری با آنها داشته باشید، سعی کنید توقعات خود را اندکی تعدیل کنید. بکوشید بدترین شرایطی را که ممکن است برایتان ایجاد شود، تصور کنید تا اگر مشکلی برایتان پیش آمد خاطرتان آزرده نشود. ضمن آنکه تقویت روحیه صبر و بردباری را از یاد نبرید.
تکلیفتان را با خودتان مشخص کنید. یکی از راههایی که به شما کمک میکند تا به سرعت دچار ناراحتی نشوید این است که از قبل برای خودتان تعیین کنید از چه رفتارهایی و چرا آزرده میشوید. اگر دلیل منطقی برای ناراحتیهایتان پیدا نکردید آنها را کنار بگذارید.
با خودتان تمرین کنید تا اگر کسی موجبات ناراحتی شما را فراهم کرد بلافاصله به او پاسخ ندهید، اما این به آن معنا نیست که اجازه دهید ناراحتیهای شما روزبهروز روی هم تلنبار شو??د و یکباره زخمهای قدیمی سر باز کند، بلکه به آن معناست که اجازه دهید در یک فرصت مناسب که آرامشتان را بازیافتهاید با طرف مقابلتان وارد گفتوگو شوید. برای این منظور مواردی را که باعث ناراحتیتان میشود?، بدون هیچ ابهامی و در کمال آرامش بیان کنید.
هر بار که از رفتارهای شخصی آزرده شدهاید قبل از آنکه مدام ایرادهای رفتاری او را برای خودتان مرور کنید و به ناراحتیهایتان دامن بزنید به یاد اشکالات خودتان بیفتید و فراموش نکنید هرکدام از این رفتارهای منفی ممکن است باعث آزردگی اطرافیانتان شود. بنابراین برای نقدکردن رفتارهای دیگران از خودتان شروع کنید.
- نگذارید کینهها دردسرساز شود
حلکردن مشکلات و بیتفاوتنبودن نسبت به آنها از جمله مهارتهای اساسی زندگی است که توجه نسبت به این مساله میتواند از بسیاری دغدغههای آینده شما پیشگیری کند. زمانی که شما نتوانید ناراحتیها و دلخوریهایتان را به شیوهای صحیح و منطقی حل کنید و هر روزی که میگذرد روی هم انباشتهشان نمایید به تدریج به فردی کینهای تبدیل خواهید شد. کینهداشتن آرامش را از شما دور میکند تا جایی که دیگر نمیتوانید براحتی مهر و محبتتان را نثار اطرافیانتان کنید.
اگر شما هم این روزها احساس میکنید قلبتان از کینهها پر شده است، حتی یک لحظه را هم از دست ندهید و از این فرصت باقیمانده تا سال نو استفاده کنید. کار سختی نیست. در این مورد هم ما به شما راهحلهایی را پیشنهاد میکنیم. ابتدا به درون خودتان رجوع کنید و یکبار دیگر ضمن شناسایی دلایل اصلی دلخوریها و کینههایتان آنها را مورد بازبینی قرار دهید. ممکن است در حال حاضر برای بسیاری از این ناراحتیها دلایل موجهی نداشته باشید یا اینکه داستان مربوط به گذشتههای دور باشد.
کافی است کمی هم قدرت بخششتان را به کار بیندازید و به جای مشغولکردن فکرتان به مسائلی که چندان هم مهم نیست آرامش را برای خودتان به ارمغان بیاورید. اگر فکر میکنید این مساله آنقدر برایتان مهم است که نمیتوانید آن را فراموش کنید باز جای درنگی باقی نمیماند. قبل از آنکه اینگونه احساسات منفی در شما درونی شود و به آنها عادت کنید باب گفتوگو را با کسی که از او ناراحت هستید باز کنید و سعی کنید در نهایت احترام او را از ناراحتیتان مطلع کنید.
توجه داشته باشید که لحن شما نباید طلبکارانه باشد، بلکه باید از طرف مقابل درخواست کنید که با هم راهحلی پیدا کنید. حتی اگر در جریان گفتوگو متوجه شدید این شما هستید که مرتکب اشتباه شدهاید، تنها با یک عذرخواهی میتوانید از بروز بقیه اختلافات جلوگیری کنید، ضمن آن که یک رابطه سالم و قوی همراه با گذشت را با طرف مقابلتان آغاز کنید.
- خسیس نباشید
درست است آمدن فصل بهار و برگزاری عید نوروز همیشه با نو شدن همراه است و این جزو آیینهای برگزاری این ایام محسوب میشود، اما تمام اینها به معنای آن نیست که باید بیشتر وسایلتان را دور بریزید یا چیزهای جدیدی را جایگزینشان کنید، بلکه منظور از نو شدن این است که باید همه چیز را از آلودگیها پاک و به این ترتیب شادابی و طراوت را وارد زندگیتان کنید. اما اگر اصرار دارید تمام وسایلتان حتی آنهایی را که دیگر کاربردی برایتان ندارد، نگهداری کنید ممکن است از طرف اعضای خانوادهتان به خساست محکوم شوید.
شاید خودتان تصور کنید فرد مقتصدی هستید و با نگهداری تمام وسایل در واقع صرفهجویی میکنید، اما قبل از آنکه خودتان را تبرئه کنید بهتر است یکبار دیگر وسایلتان را بررسی کنید. بسیاری از لوازمیکه به آنها دلبستگی دارید شاید در طول سال حتی یکبار هم به دردتان نخورد. بنابراین بهتر است تنها لوازمی را که کاربردی هستند نگهداری کنید، ضمن آنکه از خرید لوازم غیرضروری هم بپرهیزید. زندگیکردن در آپارتمانهای کوچک اغلب شما را با مشکل کمبود جا روبهرو میکند. بنابراین خانهتکانی منزلتان فرصت خوبی خواهد بود که این لوازم را تفکیک کنید.
مشکل خساست تنها در مورد مسائل مالی خلاصه نمیشود، بلکه اگر این رفتار در شما نهادینه شده باشد آن را در عرصههای دیگر زندگیتان هم پیاده خواهید کرد؛ برای مثال ممکن است به طور ناخودآگاه در ابراز محبت به اعضای خانواده یا اطرافیانتان هم خساست به خرج دهید. محاسبه سود و زیان در مورد تصمیماتی که به طور روزمره اخذ میکنید، اگرچه جنبههای مثبت بسیاری دارد، اما اگر به طور افراطی نسبت به آن حساسیت به خرج دهید در نهایت موجب خستگی و دلزدگی اطرافیان خواهد شد. چه بسا شما که تلاش کرده بودید فرزندانی را تربیت کنید که در این زمینه به شما شباهت داشته باشند در واکنش به شما به افرادی مصرفگرا تبدیل شوند.
خسیسبودن در واقع نوعی وسواس فکری است که حتی در مورد مسائل مادی هم نهتنها موجب رضایت خاطر شما نمیشود، بلکه همچون باتلاقی است که روزبهروز شما را در کام خود فرو میبرد؛ ضمن آنکه باعث میشود شما تمایل شدیدی به رعایت نظم پیدا کنید که بعد از مدتی تنها نارضایتی اطرافیان را به بار خواهد آورد.
- از خود راضی نباشید
میتوانید آسایش خودتان را به هر قیمتی به آسایش دیگران ترجیح دهید، میتوانید حقوق دیگران را براحتی زیر پا بگذارید یا حتی میتوانید تمام خوبی را شایسته خودتان بدانید تا در عرض مدتی کوتاه تمام دوستانتان را از دست بدهید.
خودخواهبودن هم از جمله ویژگیهایی است که میتواند در مدتی نهچندان طولانی شما را به فردی منزوی تبدیل کند؛ البته خلاصی از این صفت ناخوشایند هم مانند دیگر صفتها کار دشواری نیست. برای مثال در این روزها به جای آنکه تنها نظر خودتان را در نظر بگیرید و به فکر راحتی بیشتر باشید از نظرات و ایدههای سایر اعضای خانه در چیدمان جدید و تغییر دکوراسیون منزل استفاده کنید. به این ترتیب هم مشارکت در خانه را افزایش دادهاید و هم جایی برای سایر افراد در زندگیتان باز کردهاید.
- این نکات را رعایت کنید
ـ افزایش کارهای منزل در این دوران ممکن است شما را به فردی بیحوصله تبدیل کند، اما دوای درد شما خندیدن است. از هر فرصتی استفاده کنید تا لحظات شادی را برای خود و اطرافیانتان بیافرینید و با این کار به رها شدن از خستگیها کمک کنید.
ـ تنفس عمیق میتواند نقش یک مسکن قوی را در زمان عصبانیت داشته باشد.
ـ انعطافپذیری اخلاقی از جمله ویژگیهای مثبتی است که میتوانید با تمرین آن از بسیاری از شرایط استرسزا رهایی پیدا کنید.
ـ قبل از آنکه دیگران را در ذهنتان محاکمه کنید یا به آنها تهمت بزنید به آنها اجازه دهید در مورد کارهایشان توضیح دهند. مواظب باشید تا با قضاوتهای نادرست دیگران را نرنجانید.
برگرفته از نگارش پریشاد احمدی در روزنامه جام جم
30 کار 30 ثانیـه ای برای داشتـن زنـدگی بهتـر
رفتار و طرز برخورد، شالوده و پایه ی موفقیت است. یک انسان سخاوتمند با رفتار و منشی مثبت مطمئناً کامیاب خواهد شد. اگر رفتارتان را تغییر دهید، ادراکتان، اعمالتان و زندگی تان را تغییر داده اید؛ و با تغییر تک تک زندگی ها، دنیا تغییر خواهد کرد. در این ایمیل 30 نوع کار را عنوان می کنیم که هر کدام فقط 30 ثانیه زمان می برد. تصور کنید اگر میلیون ها یا بیلیون ها انسان روی زمین اگر فقط یکی از این کارها را انجام بدهند، دنیا چطور تغییر می کند! به همین دلیل سعی کردیم راههای جدیدی برای رشد و پیشرفت شخصی شما دوستان پرشین استار را یادآور شویم که می توانید در کمتر از 30 ثانیه آن ها را انجام دهید.
1. تُن صدایتان را تغییر دهید. برای 30 ثانیه سعی کنید نرم تر، آرام تر، و کمی خوشایندتر صحبت کنید. با نتایج شگفت انگیزی روبه رو خواهید شد. آیا می دانستید وقتی با صدای نرم تر و آرام تر به بچه ها دستور بدهید، نسبت به اینکه سرشان داد بزنید، تأثیر بیشتری خواهد داشت؟ اگر در کار خسته شده اید، حتی فقط برای 30 ثانیه سعی کنید لحن صدایتان را آرام تر کنید، شاید زودتر به نتیجه رسیدید!
2. ایده های قدیمیتان را به یاد آورده و دوباره آنها را از سر گیرید. برای 30 ثانیه، ایده قدیمیتان را دوباره امتحان کنید. آیا این ایده ی یک اختراع، یک پروژه کاری، یا کاری بوده که به نظرتان خسته کننده می آمده؟ یکی از آن کارها را انتخاب کرده و یک بار دیگر امتحانش کنید. تصور کنید اگر همه ی آدم ها اینقدر جرات داشتند که از نبوغ خدادادی در جهت استعدادهایشان بهره گیرند چه می شد؟ می دانید چه چیزهای جدیدی در دنیا ابداع می شد؟
3. برای 30 ثانیه به یک نفر یک فرصت دوباره بدهید. یک بار دیگر به حرف هایش گوش دهید یا یک بار دیگر به او فرصت دهید شاید که تغییر کرده باشد.
4. به فرزندانتان بگویید "دوستتون دارم" و "به شما افتخار می کنم." به چشم هایشان نگاه کنید، و به آن ها نشان دهید که چقدر برایشان ارزش قائلید. تصور کنید اگر همه ی والدین 30 ثانیه در روز هم که شده به فرزندانشان اطمینان خاطر می دادند، شاهد چه تغییرات شگرفی بودیم.
5. دفعه ی بعدی که منتظر خشنودی آنی یا چیزی بودید که نمی توانید در همان لحظه داشته باشید، برای آنچه که در حال حاضر دارید، 30 ثانیه از خدا تشکر و قدردانی کنید. این کار باعث تغییر رفتارتان خواهد شد.
6. 30 ثانیه محکم تر و صاف تر بایستید و سرتان را بالاتر بگیرید. در چشم های دیگران نگاه کنید و با اطمینان بیشتر راه بروید. ببینید چه احساس خوبی دارد.
7. کاری را که قبلاً از انجام آن دست کشیده اید و نیمه رها کرده اید را انتخاب کنید که امروز انجامش دهید. 30 ثانیه بیشتر طول نمی کشد که برای انجام کاری تصمیم بگیرید. قولتان را پیش خودتان نگه دارید و مطمئن باشید که حتماً انجامش خواهید داد.
8. به هم ریختگی هایی که کس دیگری ایجاد کرده را تمیز و مرتب کنید.
9. از کسی تعریف و تمجید کنید.
10. برای چیزی یا کسی که باورش دارید، بایستید. یک جمله ی حمایت کننده، حوزه ی نفوذ شما را گسترده تر خواهد کرد.
11. کسی را در کارش تشویق کنید و به او اطمینان خاطر بدهید. به او بگویید که "تو می توانی!" او را باور داشته باشید و این باور را نشان دهید.
12. کسی را که دوست دارید بیشتر با او آشنا شوید را به خانه تان دعوت کنید. می توانید شام را کنار هم صرف کنید. از این دعوت برای یک دوستی تازه استفاده کنید.
13. به مدت 30 ثانیه در جمع همسرتان را ناز و نوازش کنید. دستتان را پشتش بکشید، انگشتانتان را در موهایش فرو ببرید، نرم و آرام بغلش کنید، دستش را به نرمی فشار دهید، یا حتی یک بوسه تند و چابک. خیلی خوب است اگر بچه هایتان بفهمند که پدر و مادرشان همدیگر را دوست دارند و برای ابراز علاقه به هم راحت هستند. مطمئناً اگر همه ی زوج ها فقط 30 ثانیه در روز برای چنین کاری وقت می گذاشتند، این قدر زندگی های زناشویی درهم و برهم نبود.
14. یک کلمه ی جدید (کلمه ای از زبانی خارجی که به خوبی به آن تسلط ندارید) یا یک چیز تازه در مورد یک فرهنگ دیگر یاد بگیرید.
15. چکی به مبلغ %10 از حقوق ماهانه تان بنویسید و به مؤسسات خیریه هدیه کنید.
16. هر روز 30 ثانیه برای غالب آمدن بر ترس ها و شجاعانه روبه رو شدن با همه ی موقعیت های زندگی تان دعا کنید. رفتاری مثبت و هدفی مثبت در ذهن داشته باشید. برای کارهای آن روزتان طبق اولویت ها برنامه ریزی کنید. بعد از 30 ثانیه برای تغییر آماده خواهید بود.
17. از کسی بپرسید، "حالت چطور است" و واقعاً به جوابی که به شما می دهد خوب گوش کنید.
18. مبلغی (در حد توانایی) در یک پاکت گذاشته و با عنوان "ناشناس" برای کسی بگذارید که می دانید به آن احتیاج دارد. نیکوکاری بدون اینکه شناخته شوید احساسی فوق العاده در شما ایجاد خواهد کرد. امتحان کنید!
19. یک اقدام سریع برای محیط زیست بکنید. به پرنده ها غذا بدهید، زباله ها و آشغال ها را جمع و جور کنید و…
20. یک صبحانه ی عالی برای خود انتخاب کنید (انرژی روزانه ی خود را با یک تصمیم 30 ثانیه ای شروع کنید). کمتر مواد قندی بخورید و بیشتر پروتئین و میوه بخورید و صبحانه ای سالم و مقوی برای خود انتخاب کنید.
21. اگر خیلی وقت است که درون خانه یا شرکت هستید، بیرون بروید و اجازه بدهید که نور آفتاب روی صورتتان بنشیند. این کار حالتان را خیلی سریع بهبود خواهد داد.
22. وقتی کسی از شما تقاضای کمک خواست (کمک مالی)، پاسخ مثبت بدهید.
23. در هر موقعیتی از ورزش کردن غافل نشوید حتی یک نرمش سرو گردن 30 ثانیه ای ...
24. یک دانه بکارید (یا اگر وارد هستید، یک نهال بکارید). تصور کنید اگر میلیون ها آدم روی زمین این کار را بکنند دنیا شاهد چه فضای سبز پایان ناپذیری خواهد بود.
25. چراغ اتاق هایی که خالی است را خاموش کنید (لامپ اضافی خاموش). هر 30 ثانیه هم ارزش دارد.
26. در سطل زباله ی خانه چند کیسه ی زباله بگذارید تا انواع مختلف زباله ها را جداگانه دور بریزید. شما بازیافت زباله را از همین امروز شروع کرده اید.
27. یک عادت بدتان را در 30 ثانیه ترک کنید؛ و 30 ثانیه به 30 ثانیه آن را تکرار کنید.
28. 30 ثانیه بخندید. استرستان فروکش خواهد کرد.
29. آب را به مقدار کافی بنوشید.
30. 30 ثانیه از هر آنچه که دارید احساس رضایت کنید؛ و همیشه قدردان نعمت های خداوند باشید.
سخنـان نــاب و پرمعنــای زنـدگی
در روزگاری که خنده ی مردم از زمین خوردن توست،
پس برخیز تا چنین مردمی بگریند ...
.
.
.
درصد کمی از انسانها نود سال زندگی می کنند
مابقی یک سال را نود بار تکرار می کنند
.
.
.
نصف اشباهاتمان ناشی از این است که
وقتی باید فکر کنیم، احساس می کنیم
و وقتی که باید احساس کنیم، فکر می کنیم
.
.
.
سر آخر، چیزی که به حساب می آید تعداد سالهای زندگی شما نیست
بلکه زندگی ای است که در آن سالها کرده اید
.
.
.
همیشه در زندگیت جوری زندگی کن که
"ای کاش"
تکیه کلام پیریت نشود
.
.
.
چه داروی تلخی است وفاداری به خائن،
صداقت با دروغگو،
و مهربانی با سنگدل ...
.
.
.
مشکلات امروز تو برای امروز کافی ست،
مشکلات فردا را به امروز اضافه نکن ...
.
.
.
اگر حق با شماست، خشمگین شدن نیازی نیست
و اگر حق با شما نیست، هیـچ حقی برای عصبانی بودن ندارید ...
.
.
.
ما خوب یاد گرفتیم در آسمان مثل پرندگان باشیم و در آب مثل ماهیها،
اما هنوز یاد نگرفتیم روی زمین چگونه زندگی کنیم
.
.
.
فریب مشابهت روز و شبها را نخوریم
امروز، دیروز نیست
و فردا امروز نمیشود ...
.
.
.
یادمان باشد که : آن هنگام که از دست دادن عادت می شود
به دست آوردن هم دیگر آرزو نیست ...
.
.
.
زنده بودن حرکتی افقی است از گهواره تا گور
و زندگی کردن حرکتی عمودی است از زمین تا آسمان
.
.
.
برای دوست داشتن وقت لازم است،
اما برای نفرت
گاهی فقط یک حادثه یا یک ثانیه کافی است.
.
.
.
گاه در زندگی، موقعیت هایی پیش میآید که انسان
باید تاوان دعاهای مستجاب شده خود را بپــردازد.
.
.
.
به یاد ندارم نابینایی به من تنه زده باشد
اما هر وقت تنم به جماعت نادان خورد گفتند: "مگه کوری؟"
.
.
.
مادامی که تلخی زندگی دیگران را شیرین می کنی،
بدان که زندگی می کنی ...
.
.
.
هیچ انتظاری از کسی ندارم!
و این نشان دهنده ی قدرت من نیست !
مسئله، خستگی از اعتمادهای شکسته است
.
.
.
برای زنده ماندن دو خورشید لازم است؛
یکی در آسمان و یکی در قلب ...
.
.
.
در جستجوی قلبِ زیبا باش نه صورتِ زیبا
زیرا هر آنچه زیباست همیشه خوب نمی ماند
امـا آنچه خوب است همیشه زیباست ...
.
.
.
هیچ وقت رازت رو به کسی نگو؛
وقتی خودت نمیتونی حفظش کنی،
چطور انتظار داری کس دیگه ای برات راز نگه داره؟
.
.
.
هیچ انسانی دوست نداره بمیره !
اما همه آرزو میکنن برن به بهشت.
اما، یادمون میره که برای رفتن به بهشت اول باید مرد ...
.
.
.
از 3 نفر هرگز متنفر نباش :
فروردینی ها، مهریها، اسفندی ها
چـون بهتـرین هستند
سه نفر را هرگز نرنجون :
اردیبهشتی ها، تیری ها، دی ـی ها
چـون صادق هستند
سه نفر رو هیچوقت نذار از زندگیت بیرون برن :
شهریوری ها، آذری ها، آبانی ها
چـون به درد دلت گوش میدهند
سه نفر رو هرگز از دست نده :
مرداد ـی ها، خرداد ـی ها، بهمن ـی ها
چـون دوست ِ واقعی هستند
.
.
.
زیباترین عکس ها در اتاق های تاریک ظاهر می شوند؛
پس هر موقع در قسمتی تاریک از زندگی قرار گرفتی،
بدان که خدا می خواهد تصویری زیبا از تو بسازد.
.
.
.
نتیجه زندگی، چیزهایی نیست که جمع میکنیم
بلکه قلبهایی است که جذب میکنیم
.
.
.
عجیب است که پس از گذشت یک دقیقه به پزشکی اعتماد می کنیم؛
بعد از گذشت چند ساعت به کلاهبرداری !
بعد از چند روز به دوستی
بعد از چند ماه به همکاری
بعد از چند سال به همسایه ای ...
اما بعد از یک عمر به خدا اعتماد نمی کنیم !
دیگر وقت آن رسیده که اعتمادی فراتر آنچه می بایست را به او ببخشیم.
او که یگانه است و شایسته ...
رمـز عاشـقی ...
تو آیا عاشقی کردی بفهمی عشق یعنی چه؟
تو آیا با شقایق بودهای گاهی؟
نشستی پای اشکِ شمعِ گریان تا سحر یک شب؟
تو آیا قاصدکهای رها را دیدهای هرگز،
که از شرم نبود شادپیغامی،
میان کوچهها سرگشته میچرخند؟
نپرسیدی چرا وقتی که یاسی، عطر خود تقدیم باغی میکند
چیزی نمیخواهد
و چشمان تو آیا سورهای از این کتاب هستی زیبا،
تلاوت کرده با تدبیر؟
تو از خورشید پرسیدی، چرا
بیمنت و با مهر میتابد؟
تو رمز عاشقی، از بال پروانه، میان شعلههای شمع، پرسیدی؟
تو آیا در شبی، با کرم شبتابی سخن گفتی
از او پرسیدهای راز هدایت، در شبی تاریک؟
تو آیا، یاکریمی دیدهای در آشیان، بیعشق بنشیند؟
تو ماه آسمان را دیدهای، رخ از نگاه عاشقان نیمهشبها بربتاباند؟
تو آیا دیدهای برگی برنجد از حضور خار بنشسته کنار قامت یک گل؟
و گلبرگ گلی، عطر خودش، پنهان کند، از ساحت باغی؟
تو آیا خواندهای با بلبلان، آواز آزادی؟
تو آیا هیچ میدانی،
اگر عاشق نباشی، مردهای در خویش؟
نمیدانی که گاهی، شانهای، دستی، کلامی را نمییابی ولیکن سینهات لبریز از عشق است…
تو پرسیدی شبی، احوال ماه و خوشه زیبای پروین را؟
جواب چشمک یک از هزاران اخترِ آسمان را، دادهای آیا ؟!
ببینم، با محبت، مهر، زیبایی،
تو آیا جمله میسازی؟
نفهمیدی چرا دلبستِ فالِ فالگیری میشوی با ذوق!
که فردا میرسد پیغام شادی!
یک نفر با اسب میآید!
و گنجی هم تو را خوشبخت خواهد کرد!
تو فهمیدی چرا همسایهات دیگر نمیخندد؟
چرا گلدان پشت پنجره، خشکیده از بیآبیِ احساس؟
نفهمیدی چرا آیینه هم، اخمِ نشسته بر جبینِ مردمان را برنمیتابد؟
نپرسیدی خدا را، در کدامین پیچ، ره گم کردهای آیا؟
جوابم را نمیخواهی تو پاسخ داد، ای آیینه دیوار!!؟
ز خود پرسیدهام در تو!
که عاشق بودهام آیا!!؟
جوابش را تو هم، البته میدانی
سکوت مانده بر لب را
تو هم ای من!
به گوش بسته میخوانی
قسمتهایی از شعر بسیار زیبای "کیوان شاهبداغی"
به نقل از سایت لبخند زندگی
کسانی که در غم اندوه به هم خوردن رابطه یی هستند، گرایش خیلی زیادی دارند که دقیقا برعکس آنچه که باید را انجام دهند. به همین خاطر گاهی صدمه ی جبران ناپذیری را به رابطه شان می زنند. در هر فاجعه یی، اولین قدم متوقف کردن خونریزی و بعد حل مشکل است. رابطه ی عاطفی شما هم از این امر مستثنی نیست. زن ها دنبال مردهای قوی هستند که بتوانند از آنها محافظت کنند و مردها به هیچ وجه به زن هایی که به آن ها اجازه نمی دهند هر کاری که می خواهند بکنند، احترام نمی گذارند پس اگر می خواهید عشق سابقتان را دوباره به رابطه برگردانید چند اشتباه زیر را مرتکب نشوید. با ترک این ده اشتباه به خودتان ثابت خواهید کرد که ارزش یک عشق واقعی را دارید.
1. بیش از حد مهربان نباشید
نباید این قدر راحت هر چه طرف تان می گوید را گوش دهید و انتظار داشته باشید که رابطه تان هم خیلی عالی باشد! اینطور در موردش فکر کنید؛ در همه ی داستان های خوب یک تضاد یا کشمکش وجود دارد. در فیلم جنگ ستارگان، هم آدم های خوب بودند و هم آدم های بد! پس این تضادهاست که باعث جالب و جذاب شدن مسایل می شود و یک رابطه بدون تضاد و کشمکش واقعاً خسته کننده خواهد شد. خیلی مهربان و خوب بودن یعنی منفعل، بی اعتماد به خود مضطرب و قابل پیش بینی هستید. یادتان باشد که برای روشن کردن شعله ی آتش، اصطحکاک لازم است پس روی حرف خودتان بایستید.
2. او را مجبور نکنید
نمی توانید با یک بحث منطقی رابطه تان را از نو بسازید. شاید بتوانید برای خودتان دلیل و منطق بیاورید. اما برای طرف مقابل تان نمی توانید! شما نمی توانید یک نفر را قانع کنید دوست تان بدارد یا بخواهد که با شما باشد. احساسات به این طریق عمل نمی کنند. قلب انسان ها واکنشی است. نه منطقی، پس به جای این که با بحث منطقی طرف تان را برگردانید، کارهای دیگری انجام دهید تا قلب او واکنش دهد.
3. التماس نکنید
خیلی ها برای نگه داشتن طرف شان دست به عجز و لابه می زنند؛ "خواهش می کنم نرو، هر کاری که بخواهی برایت می کنم..." به هیچ وجه این کار را نکنید! این هیچ شباهتی به یک رابطه ی عاشقانه ندارد. شاید برای چند وقت طرف مقابل با شما بماند، اما همه احترامتان را پیش او از دست خواهید داد. این یعنی به محض اینکه یک نفر بهتر سر راه او قرار بگیرد، شما را ترک می کند.
4. مرتب هدیه نخرید
تا به حال شنیده اید: "عشق من را نمی توانی بخری!" شاید وقتش شده خوب به این حرف گوش کنید. گل و هدیه برای تشکر یا ابراز عشق هستند، اما برای شما جذابیت نمی خرند. در واقع، حتی می تواند تنفرآور هم باشد. این کار به طرف تان می گوید که شما فکر می کنید به اندازه ی کافی خوب نیستید و نمی توانید روی خوبی های خودتان تکیه کنید. به همین خاطر برای پوشاندن اشکالات خود برای او هدیه می خرید.
5. هر 5 دقیقه یکبار نگویید "دوستت دارم"
افتادن در دام این اشتباه خیلی ساده است، اینکه بخواهید تند و تند به طرف تان بگویید که چقدر برایتان ارزش دارد و چقدر دوستش دارید. خسته کردن طرف تان با "دوستت دارم" ها چندان کار رمانتیکی نیست. احساسات قوی شما ممکن است تنها چیزی باشد که طرفتان را از شما دور کرده است، چون نشان می دهد که گدای عشق و محبت هستید.
6. تفاوت های جنسی را فراموش نکنید
خیلی وقت ها افراد نمی توانند نظر جنس مخالف شان را به خود جلب کنند، چون کارهایی انجام می دهند و طوری رفتار می کنند که نظر خودشان و هم جنسان شان را جلب می کند. مردها و زن ها به چیزهای مختلفی جذب می شوند. نمی توانید از چیزهایی که برای خودتان جذاب است برای جلب توجه جنس مخالف استفاده کنید. مثلامردها بیشتر جذب ظاهر زن ها می شوند. در حالی که برای زن ها بیشتر شخصیت مردها مهم است. این به آن معنی نیست که مردها نباید به ظاهرشان برسند یا زن ها نباید سعی کنند آدمهای خوبی باشند. معنی آن این است که باید تلاش تان را بکنید که روی چیزهایی که برای طرف مقابل تان جذاب است بیشتر کار کنید.
7. همه قدرت را به او ندهید
طوری رفتار نکنید که اگر طرفتان شما را ترک می کند انگار زندگی تان به پایان رسیده است. این کار همه قدرت را به او می دهد و باعث می شود شما یک بدبخت بیچاره به نظر برسید که هر کس می تواند شما را راحت دور بیندازد. این چیز جالبی نیست و فقط تا زمانی ادامه پیدا می کند که یک فرد جدید از راه برسد. اگر می خواهید طرفتان را برگردانید باید احترام خودتان را نگه دارید.
8. در دام ظاهر و پول نیفتید
فرهنگ ما طوری است که همه تصور می کنند ظاهر و پول برای همه در درجه اول اهمیت قرار دارد. اما واقعیت این است که مردم ما با این قدر کوته بین نیستند، مخصوصاً وقتی رابطه یی نزدیک با طرف مقابل داشته باشید. ظاهر و پول نمی توانند پایه و اساس یک رابطه ی پایدار را بسازند. اینها فقط مثل پرده ی خانه می مانند که بعد از یک مدت کهنه شده و دل صاحبخانه را می زند. بعضی ها اشتباه کرده و می گویند: "فوقش اینقدر پول از دست می دهم، اما باز او را به دست می آورم. نه! باید وارد عمل شوید و برای برگرداندن عشقتان اقدام کنید.
9. اشتباه نشانه ها را درک نکنید
وقتی طرف مقابل تان می خواهد برای اصلاح اوضاع به شما فرصتی بدهد، یک نشانه وجود دارد. باید این نشانه ها را درست درک کنید تا دچار اشتباه نشده و به موقع به آن نشانه ها واکنش دهید. این مورد کمی سخت می شود، اما می توانید در مورد رفتارهای انسانی مطالعه کنید. مخصوصاً در مورد دینامیک های مرد و زن و روابط عاشقانه، وقتی اطلاعات تان در این زمینه زیاد شد. آن وقت می توانید با نشان دادن علامت های خاص خودتان، شروع به تأثیر گذاری و گرفتن کنترل هر رابطه یی کنید.
10. کمک بگیرید!
خیلی ها با اشتباهات مختلفی که پشت سر هم مرتکب می شوند، رابطه شان به طور دردناکی به هم می خورد. در این گونه مواقع اکثر افراد نمی دانند چه باید بکنند، اما اگر وقت بگذارید و کمی در مورد روانشناسی و نیازها و امیال پایه ای انسان مطالعه کنید، می توانید کنترل از دست رفته رابطه را برگردانده و دوباره دل طرفتان را به دست آورید. باید تلاش کنید و این یعنی کمک بگیرید.