سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از خدا بترس هر چند ترسى اندک بود ، و میان خود و خدا پرده‏اى بنه هر چند تنک بود . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :21
بازدید دیروز :7
کل بازدید :113795
تعداد کل یاداشته ها : 287
103/9/10
2:19 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
علی[98]

خبر مایه

دوران آشنایی‌های قبل از ازدواج برای بسیاری از زوج‌ها مهم و تعیین‌کننده است. باید همدیگر را بشناسند و با خصوصیات اخلاقی و رفتاری هم آشنا شوند. باید بدانند طرز فکرشان درباره‌ی مسائل گوناگون چیست و آیا در مجموع می‌توانند زیر یک سقف با هم زندگی کنند؟ به هر حال موضوع ازدواج بسیار پیچیده‌تر از این حرف‌هاست و به قول قدیمی‌ها مانند هندوانه دربسته است. اما با کمی دقت و توجه به رفتار‌ها و رعایت توصیه‌های کارشناسان می‌توانیم بخشی از این هندوانه را قبل از ازدواج باز کنیم تا درباره‌ی انتخاب درست شریک زندگی به اطمینان برسیم و بعد‌ها پشیمان نشویم.

در مراحل پیش از ازدواج افراد به شیوه‌های گوناگون باهم آشنا می‌شوند. برخی‌ها از طریق دوستان یا اقوام به یکدیگر معرفی می‌شوند. برخی دیگر در محیط‌های کاری همدیگر را می‌بینند و تصمیم به ازدواج می‌گیرند. عده‌ای هم از طریق مراجعه به وب سایت‌های ازدواج که با همکاری سازمان ورزش و جوانان راه‌اندازی شده است نسبت به انتخاب همسرشان اقدام می‌کنند. این شیوه‌های آشنایی مهم است اما مهم‌تر از آن روندی است که زوج‌ها قبل از ازدواج طی می‌کنند و برای زندگی مشترک آماده می‌شوند.

 رفت‌وآمد برای شناخت بیشتر

افراد می‌توانند به شیوه‌های مختلفی باهم آشنا شوند و در این زمینه محدودیتی وجود ندارد. اما زمانی که برای ازدواج تصمیم می‌گیرند، مهم است از نظر اعضای خانواده بهره بگیرند. اگر فکر می‌کنند ممکن است تصمیم آنها هیجانی باشد، توصیه می‌شود از مشاور کمک بگیرند. اینطور تصور نکنند خودشان قادر به حل همه‌ی مشکلات هستند. قبل از ازدواج تعهدی وجود ندارد، اما اگر انتخاب صحیح نباشد در آینده مشکلاتی ایجاد می‌شود.

برای این‌که زوج‌ها قبل از ازدواج با خصوصیات رفتاری و اخلاقی هم آشنا شوند، باید باهم رفت‌وآمد داشته باشند. در گذشته برخی از خانواده‌ها برای اینکه بفهمند پسری برای ازدواج مناسب است، تحقیقاتی را انجام می‌دادند. تا زمانی که رفت‌وآمد وجود نداشته باشد، رفتارهای افراد و خانواده‌ها نامعلوم باقی می‌ماند. از سوی دیگر وسیله‌ی ارتباطی انسان‌ها زبان‌شان است، که وجه تمایز انسان با موجودات دیگر هم همین قدرت سخنوری است. زبان برای صحبت کردن است. پس بهتر است دختر و پسر قبل از ازدواج و شروع زندگی مشترک درباره‌ی مهریه، نحوه‌ی زندگی، برقراری ارتباط با خانواده‌ها و... باهم صحبت کنند.

متأسفانه در مواردی می‌بینیم به دلیل باورها یا تعصبات خانواده‌ها، تا قبل از برگزاری مراسم عقد، رفت‌وآمدهای کمی انجام می‌شود. به‌طور مثال ممکن است پدر خانواده اجازه ندهد دختر با خواستگارش بیرون برود. در چنین شرایطی خانواده‌ها و همین‌طور دختر و پسر می‌توانند با همین میزان ارتباط یا ارتباطات تلفنی از هم پرس‌وجو کنند و س?الات‌شان را بپرسند. حتی دختر و پسر می‌توانند در حضور خانواده در گوشه‌ای صحبت کنند. والدین دختر باید بدانند غرض ازدواج است و هیچ پسری برای آزار و اذیت برای خواستگاری به خانه‌ی کسی نمی‌رود. مادر‌ها می‌توانند در این زمان تلفنی باهم حرف بزنند، دختر و پسر در محل کار همدیگر را ببنند و... به هر حال راه‌های مختلفی برای حرف زدن هست. اما در برخی خانواده‌ها به دلیل وجود تعصبات، بعضی از دختران ازدواج نمی‌کنند یا پس از ازدواج به دلیل نداشتن شناخت کافی، با مشکلات مختلفی روبه‌رو می‌شوند.

 پرسیدن عیب نیست

یکی از مهم‌ترین نکات در زمینه‌ی آشنایی‌های قبل از ازدواج که به شناخت رفتارهای فردی کمک می‌کند "س?ال پرسیدن" است. درواقع رفتار‌ها تا زمانی که درباره‌ی آنها صحبت نشود، ناشناخته می‌مانند. بنابراین بهتر است افراد در آشنایی‌های قبل از ازدواج باهم صحبت کنند و ارتباط بیشتری داشته باشند. آنها باید درباره‌ی هر موضوعی که برای‌شان مهم است از همسر آینده‌شان س?ال کنند. شاید قبل از ازدواج فرد خودش را از هر نظر خوب نشان ‌دهد، اما وقتی حرف می‌زند، رفتارهایش معلوم می‌شود.

وقتی افراد قبل از ازدواج باهم حرف می‌زنند بهتر است بدانند خیلی از حرف‌ها و نظرات قبل از ازدواج، در رفتارهای پس از ازدواج ظاهر می‌شوند. به‌طور مثال آقایی که می‌گوید مخالف کارکردن خانم در محیط مردانه است، پس از ازدواج فکرش عوض نمی‌شود.

اگر خانمی در معاشرت‌های قبل از ازدواج می‌بیند آقایی کم‌حرف است، باید از این رفتار بفهمد این آقا زیاد اهل صحبت نیست. بنابراین اگر دوست دارد شوهرش بیش از اینها حرف بزند و ساکت نباشد باید به این نکته توجه کند.

به هر حال با صحبت‌های پیش از ازدواج خیلی از رفتارها معلوم می‌شوند. ازدواج مهم است و باید انجام شود اما درباره‌ی آن نباید خیلی زود تصمیم گرفت. وقتی مورد مناسبی پیدا شد باید روی آن فکر کنید و با عجله تصمیم نگیرید. اگر ازدواج بدون شناخت کافی و عجولانه انجام شود، تصمیم درستی نیست. در چنین شرایطی اگر ازدواج به طلاق منجر شود اثرات بدتری برجای می‌گذارد و اگر این وسط بچه‌ای هم به دنیا آمده باشد مشکلات به‌مراتب بیشتر می‌شوند.

 شناسایی مرد خسیس

یکی از خصوصیاتی که ممکن است برخی از مردها داشته باشند، خساست است. این ویژگی در رفتارهای قبل از ازدواج هم خودش را نشان می‌دهد. وقتی خانواده‌ای به دختر و پسر اجازه می‌دهند باهم معاشرت داشته باشند و بیرون بروند، خانم‌ها می‌توانند با توجه به چند رفتار به ظاهر ساده به این خصوصیت رفتاری پی ببرند. به‌طور مثال به این نکته توجه کنند که پسر آنها را کجا می‌برد، تعارف می‌کند یا نه و ... یکی از مراجعه‌کنندگان من خانمی بود که می‌گفت برای آشنایی قبل از ازدواج دوبار با آقایی بیرون رفته است و آقا آنقدر او را در ماشین چرخانده که سردرد گرفته است. مدام بهانه‌جویی می‌کرده است و از جاهای مختلف ایراد می‌گرفته، حتی یک آب‌میوه هم برای خانم نخریده است و...

علاوه بر این، مراسمی مانند روز تولد یا روز زن وجود دارد که بهتر است مردها به‌عنوان خواستگار هدیه‌ای برای خانم‌ها بخرند. به هر ترتیب نوع خرج کردن مهم است و افراد خسیس زود خودشان را لو می‌دهند. پس از ازدواج هم رفتارهای‌شان در قالب خرجی ندادن بروز می‌کند. خیلی از افرادی که برای مشاوره مراجعه می‌کنند به دلیل خساست شوهران‌شان افسردگی گرفته‌اند. مرد به مادر خودش نگاه می‌کند که در شهر کوچکی زندگی کرده و هر چند سال یکبار فقط یک چادر می‌خریده است. در نتیجه توقع چنین رفتاری را از همسرش دارد و خیلی از انتظارات دختران امروزی را نادیده می‌گیرد. به هر حال زندگی با مرد خسیس مشکلات زیادی را ایجاد می‌کند.

 هشدار برای اعتیاد و بیکاری

برخی از افرادی که برای مشاوره مراجعه می‌کنند درباره‌ی رفتارهایی حرف می‌زنند که قبل از ازدواج از همسرشان دیده و چشم‌پوشی کرده بودند. به‌طور مثال از قبل می‌دانسته‌اند همسرشان معتاد است یا کار ندارد، اما باز هم با او ازدواج کرده بودند. 

گاهی اوقات هم خانواده‌ها می‌گویند طرف زن می‌گیرد و ازدواج می‌کند، بعد مشکلاتش حل می‌شود. اگر فردی قبل از ازدواج فردی تنبل و بیکار است، پس از ازدواج هم چنین رفتاری را ادامه می‌دهد. بنابراین لازم است قبل از ازدواج به وجود چنین رفتارهایی دقت شود.

اشتغال مردها اهمیت زیادی دارد. مهم است مرد قبل از ازدواج توانایی مالی لازم را داشته و مستقل باشد. خانواده‌ها می‌توانند تا حدودی کمک کنند، اما نه خیلی زیاد. وقتی کمک‌های مالی خانواده بیشتر می‌شود فرد از خانواده‌اش تأثیر می‌گیرد و شاید دخالت‌هایی پیش بیاید که زوج‌ها را با مشکلاتی روبه‌رو کند.

 رفت‌وآمد با مجردها

گروهی از افراد و به‌ویژه خانم‌ها نسبت به رفت‌وآمد شوهران‌شان با دوستان‌شــان حساس هســـتند و چنین رفتاری را مناسب نمی‌دانند. به همین دلیل تصور می‌کنند چنین ارتباطاتی باید محدود یا قطع شود. در صورتی‌که این خانم‌ها باید بدانند وقتی همسرشان دوستانی دارد که مدت‌هاست با آنها رفت‌وآمد می‌کند، نمی‌تواند این ارتباط را قطع کند. چنین روابط و رفتارهایی باید مدیریت شود، هر دو طرف شرایط را در نظر بگیرند و قبل و بعد از ازدواج درباره‌ی این رفت‌وآمدها درخواست‌های نامعمول نداشته باشند.


منبع: سپیده دانایی

 


  
  

زنان می گویند مغز مردها تک بعدی است، اما خانم ها می توانند در یک لحظه به مسائل بی شماری فکر کنند. محققان هم این ادعا را تایید می کنند و می گویند توانایی زنان در مهارکردن استرس، به آنها اجازه می دهد که با یک دست چند هندوانه بردارند. محققان معتقدند زن ها طبیعتی آرام دارند.

1. با استرس بهتر کنار می آیند
بررسی های پژوهشگران هم نشان می دهد هورمون استروژن، به زن ها کمک می کند تا اثر احساسات منفی را بر مغزشان کمتر کنند. از طرف دیگر، زن ها می توانند درست در لحظه فاجعه، به دنبال راهی برای خلاص شدن از آن بگردند، درحالی که مردها درست در لحظه های حساس زندگی شان، در مشکلات غرق می شوند و قدرت بیرون آمدن از آن را از دست می دهند.

2.
 راننده های با احتیاط تری هستند

حتما برای شما هم پیش آمده که به خاطر زن بودن در خیابان های شهر مورد سرزنش قرار بگیرید و به خاطر فشار نگاه مردهای راننده، از پس پارک کردن در یک خیابان شلوغ برنیایید. اما محققان می گویند بهتر است هنگام مواجه شدن با چنین فشاری، به قابلیت قبلی تان در مهارکردن استرس متوسل شوید و این نگاه ها را نادیده بگیرید؛ چراکه پژوهش ها ثابت کرده اند که زنان "لااقل در محدوده شهر" راننده های بهتری هستند. به نوشته تودی نیوز، محققان می گویند، زن ها، به ویژه آنهایی که در سنین 17تا 25 سالگی به دنیای راننده ها پا می گذارند، یک سر و گردن از مردها راننده ترند، سریع تر اما مطمئن تر می رانند، آدرس را بهتر پیدا می کنند و در شرایط ناگهانی، به موقع ترمز می گیرند. پس به رانندگی خودتان اعتماد داشته باشید و از طعن و کنایه های مردهای اطرافتان نترسید.

3.
 مدیران تواناتری هستند

درحالی که بسیاری از سازمان ها، برای استخدام کارمندان زن محدودیت هایی را در نظر می گیرند، محققان می گویند که این محدودیت ها، دلیل شکست شرکت های مردسالارند. چراکه براساس یافته های آنها، زنان در مدیریت کسب وکار از مردها تواناتر هستند.

به نوشته فوربس، پژوهشگران می گویند زنان در مقایسه با مردها در شرایط یکسان از بخش های بیشتری از مغز خود استفاده می کنند و با انعطاف بیشتری فکر می کنند. گرچه آمار و بررسی های مختلف نشان می د هد که زنان با تجربه در محدوده سنی 50 تا 70 سالگی مدیران بهتری هستند، اما محققان به صاحبان شرکت ها توصیه می کنند در تیم شان نیروهایی از هر دو جنس داشته باشند و به زنان خلاق و چند بعدی، اجازه مدیریت این نیروها را بدهند.

توانایی زن ها تنها به رهبری ادارات محدود نمی شود؛ محققان می گویند زن ها گذشته از نشان دادن راه درست در دنیای اقتصاد، حتی در خیابان هم بهترین و کوتاه ترین راه را به گمشده ها معرفی می کنند. درحالی که مردها هنگام پاسخ دادن به عابرهای گمشده، گیج می شوند و فورا اولین مسیری را که به ذهنشان می آید بیان می کنند اما زن ها پس از شنیدن چنین سوال هایی، کمی فکر می کنند و با کمک ذهن تحلیل گر خود، بهترین نشانی را به گمشده ها معرفی می کنند.

4.
 حافظه بهتری دارند

از همسرتان بخواهید این ادعای محققان را بخواند: "زنان به ندرت آنچه را که می بینند و می شنوند فراموش می کنند". گرچه بهتربودن حافظه یک مزیت زنانه است اما چنین قابلیتی، می تواند گاهی دعواهای زناشویی به ظاهر تمام شده را به بحران هایی ابدی تبدیل کند.

به گزارش ساینس دیلی، پژوهشگران می گویند نه تنها زنان 5 درصد بهتر از مردها چهره ها را به خاطر می سپارند، بلکه در یادآوری اطلاعات 9/5 مرتبه کمتر از مردها اشتباه می کنند. محققان می گویند حافظه جادویی زن ها باعث می شود کمتر از همسران فراموشکارشان و یا لااقل دیرتر از آنها به بیماری آلزایمر دچار شوند. شاید به همین دلیل است که مردها همسرانشان را به کینه توزی متهم می کنند و انتظار دارند بعد از تنش های زندگی مشترک، مثل خودشان فراموشکار باشند.

5. 
بهتر می بینند و می شنوند

شما و همسرتان بر سر رنگ یک پیراهن توافق ندارید؟ خب، خود را مقصر ندانید.
پژوهش ها نشان می دهد که مردها رنگ ها را خوب نمی بینند. محققان معتقدند مردها در تمایز تفاوت های ظریف سایه های زرد، سبز و آبی با مشکل روبه رو هستند؛ مثلا آقایان فرق زیادی بین رنگ صورتی و گلبهی احساس نمی کنند. اما ناتوانی در تشخیص درست رنگ ها، تنها مشکل حواس مردانه نیست. چراکه به گزارش دیلی میل، بررسی ها ثابت کرده است که مردها به خوبی زنان نمی شنوند و طعم و بو را هم به درستی همسرانشان تشخیص نمی دهند.

البته با وجود این یافته ها، باز هم نباید از مردها ناامید شد، چراکه محققان دریافته اند که مردان در شناسایی جزییات دقیق در تصاویر متحرک مهارت بیشتری دارند و این قابلیتشان را در زمان مشاهده فوتبال در تلویزیون مورد استفاده قرار می دهند.

6.
 عادلانه تر تصمیم می گیرند

اگر در رابطه با همسرتان به مشکلی برخورده اید و به دنبال فردی مطمئن برای قضاوت کردن می گردید، از میان خانم ها چنین داوری را پیدا کنید. چراکه به نوشته ساینس دیلی، محققان ثابت کرده اند که زنان عادلانه تر از مردها قضاوت می کنند.

بررسی های پژوهشگران در بنگاه های اقتصادی نشان می دهد که مردها برای قضاوت کردن، بیشتر به قوانین، مقررات و روش های سنتی متوسل می شوند؛ درحالی که زنان خودشان را به این معیارهای کلیشه ای محدود نمی کنند و در هر موقعیت، با توجه به شرایطی که در آن قرار دارند، قضاوت کرده و تصمیم می گیرند. پس از یک مرد انتظار نداشته باشید که پیش فرض های ثابت ذهنش را کنار بگذارد و مشکل خاص شما را با راه حلی تازه برطرف کند.

7. 
درد را بهتر تحمل می کنند

اغلب ما گمان می کنیم مردها در تحمل درد تواناترند و به خاطر حفظ ظاهر قدرتمندشان هم که شده، درد را بروز نمی دهند. اما محققان در بررسی هایشان خلاف این فرضیه را ثابت کرده اند. به گزارش وب ام دی، آنها می گویند تنها یک زن می تواند درست در روزی که دندانش را جراحی کرده، به تکالیف بچه ها رسیدگی کند و با وجود دردهای بدنی بعد از زایمان، از کودکش مراقبت کند. پژوهشگران می گویند زنان درد را راحت تر تحمل می کنند و یا لااقل در یک دوره از زندگی شان، توانایی بیشتری برای مهار کردن دردهایشان دارند.

البته توانایی خارق العاده زنان تنها به تحمل دردهای جسمانی محدود نمی شود، بلکه آنها درد عشق را هم آسان تر تحمل می کنند. درحالی که زن ها گمان می کنند با مردهای آهنین و بی احساس روبه رو هستند، محققان نظر دیگری دارند.

آنها معتقدند مردها روزهای عاشقانه را دیرتر فراموش می کنند و با ضربه های احساسی دیرتر کنار می آیند. از نظر پژوهشگران، مردها بعد از طلاق به راحتی یک زن زندگی خود را بازسازی نمی کنند و شاید به همین دلیل است که با عجله کردن در ازدواج مجدد، برای تسکین دردشان تلاش می کنند.

8. 
دوستان بهتری هستند

پژوهشگران دانشگاه منچستر می گویند زنان رکورد دار دوستی های طولانی هستند و رابطه های عمیق تری را هم می سازند. بررسی ها نشان می دهد که زن ها از دوستانشان بیشتر حمایت می کنند و در روزهای خوشی و ناخوشی، در کنار آنها می مانند. از نظر محققان جنس رابطه در دوستی های زنانه و مردانه کاملا متفاوت است و نه تنها عمق بیشتری دارد، بلکه عقلانی تر هم هست.

برای زنان مهم نیست که در شهری کوچک در کنار دوستانشان زندگی کنند یا اینکه کیلومترها از آنها فاصله بگیرند، بلکه آنها در هر زمان و هر مکانی به دوستانشان وفادار می مانند و روابط شان را حفظ می کنند.


  
  

متاسفانه امـروزه برخی افراد به غلط سیـگار کـشـیـدن را نشانـه بلـوغ و یـا حتی "کلاس" در خود محسوب می کنند و با پـک زدنهـای آنچنانی سعی در خود نمایی و فخر فروشی مینمایند! این درحالیست که عوارض و صدمات ناشی از استعمال سیگار تقریـبـا بـرای همگی ما آشکار و معلوم است.



1. ظاهر آراسته تر با حذف لکه های روی انگشتان و دندانهایتان.

2.
 حذف بوی بد دهان ناشی از کشیدن سیگار و تنفس راحت تر.

3. 
حذف بوی سیگار از روی لباس، مو، و بـدنـتـان و تـمـام وسـایـلـی که با آنها سر و کار دارید.

4.
 پیشگیری از پیدایش چین وچروک زود هنگام در پوست صورتتان.

5. 
حذف مشکلات تنفسی از قبیل:خس خس حین تنفس، سرفه، برونشیت مزمن و از همه مهمتر سرطان ریه.

6. 
بازیافت دوباره حس بویایی و چـشـایـی کـه بـر اثر استعمال سیگار از حساسیتشان کاسته شده است. دوباره طعم واقعی غذایتان را احساس خواهید کرد.

7.
 احساس سرزندگی و شادابی دوباره در زندگی. افزایش قوای جسمانی.

8. 
خواب بهتر و راحت تر.

9. 
کاهش خطرات بیماریهای قلبی، نـفـخ، فـشـار خـون بـالا، تـپـش قـلـب، زخـم مـعده، برگشت اسید معده، سرطان دهان و تعداد بیشماری از سرطان های گوناگون.

10. 
کاهش بیش از 50 بیماری و عارضه های گوناگون.

11. 
دوباره کنترل رفتار خود را بدست خواهید آورید و با رهایی از زنـدان اعـتـیـاد بـار دیگر حس آزادی را باز پس خواهید گرفت.

12.
 کاهش خطر آسیب رسیدن به نوزاد در زنان باردار.

13.
 افزایش طول عمر (افرادی که بطور مستمر سیگار می کشند بطور متوسط 16 سال از عمر خود را از دست میدهند.

14.
 فراهم آوردن یک محیط سالم و سلامت برای کودکان و تمام افرادی که با آنان زندگی می کنید.

15.
 الگوی مناسبی برای فرزندانتان خواهید بود.

16.
 حذف هـزیـنـه هـای خرید سیگار که قابل توجه بوده و میتوان آن را صرف امور بهتری کرد.

17. 
رهایی از صدها ماده سمی و سرطانزای موجود در سیگار.

18. 
تردد و مسافرت بوسیله قطار، هواپیما و اتوبـوس بـرای شـما و دیـگر افراد سهل تر و دلپذیرتر خواهد شد.

19. 
دیگر در محل کارتان مجبور نمی باشد برای سیگار کشیدن به بیرون بروید.

20. 
آنکه بوسیدن محبوبتان میسر گشته و دیگر بوی دهانتان او را آزار نخواهد داد.

21.
 بـا تـرک ایـن عـادت نـادرسـت اعـتـمـاد بـنـفس خود را افزایش داده و به اراده خودتان ببالید.

22.
 از دنبال جاسیگاری گشتن خلاصی می یابید.

23.
 از آن مهمتر دیگر نیازی به مطالعه دوباره این مقاله نخوهید داشت!



  
  

هر هزارسال، یک بار فرشته ها قالی جهان را در هفت آسمان می تکانند

تا گرد وخاک هزارساله اش بریزد وهربار با خود می گویند:

این نیست قالی که انسان قرار بود ببافد

این فرش فاجعه است...

با زمینه سرخ خون...

و حاشیه های کبود معصیت...

با طرح های گناه و نقش برجسته های ستم...

فرشته ها گریه می کنند و قالی آدم را می تکانند

و دوباره با اندوه بر زمین پهنش می کنند.

رنگ در رنگ... گره در گره... نقش در نقش...

قالی بزرگی است زندگی...

که تو می بافی و من می بافم و او می بافد

همه بافنده ایم

می بافیم و نقش می زنیم

می بافیم و رج به رج بالا می بریم

می بافیم و می گستریم

دار این جهان را خدا به پا کرد.

و خدا بود که فرمود: ببافید و آدم نخستین گره را بر پود زندگی زد.

هر که آمد گره ای تازه زد و رنگی ریخت و طرحی بافت.

چنین شد که قالی آدمی رنگ رنگ شد

آمیزه ای از زیبا و نازیبا...

سایه روشنی از گناه و صواب...

گره تو هم بر این قالی خواهد ماند

طرح و نقشت نیز...

و هزارها سال بعد آدمیان برفرشی خواهند زیست که گوشه ای از آن را تو بافته ای.

کاش گوشه را که سهم توست زیبا تر ببافی...


برگی از نوشته های عرفان نظر آهاری


  
  


آیا تاکنون بدبینی به همسر خود را تجربه کرده اید؟ دردی که شاید بتوان گفت درد دنیای مدرن است. آزادی ها به اندازه ای زیاد شده است که هرکس به خود اجازه می دهد به راحتی بر تعهدات و پیمان های خود پا بگذارد. بدبینی چیزی نیست که فقط فرد را آزار دهد. بیشترین لطمات روحی متوجه خود انسان بدبین است اما انسان های اطراف و نزدیکان نیز به نوبه خود اذیت می شوند.

این مشکل همان قدر که آزار دهنده و بی مروت است، راهکارهای بسیاری هم برای برطرف کردن دارد. زنان یا مردانی که تصور می کنند همسران آنها در حال خیانت هستند مانند زخمی هستند که مدام سوزن به آن زده می شود و همیشه و هر لحظه منتظر اتفاقی هستند تا ثابت کنند همسرشان به آنها خیانت می کند. آنها به قدری ریزبین و نکته سنج می شود که به تدریج خود نیز باور می کنند همه حرف هایشان صحت دارد و ممکن نیست همسرشان به او خیانت نکرده باشد!

بیماری بدبینی را با نام پارانوئید می شناسیم. پارانویا گاهی تا حدی پیش می رود که فرد، بیمار روحی و نیازمند دارو می شود تا بتواند سالم زندگی کند. پارانوئید نوعی ترس بیش از اندازه است که اعتماد را از وجود فرد می گیرد و همیشه با یک عینک بدبینی به همه رویدادهای زندگی نگاه می کند. شاید حتی پوچی و بی هویتی تا اندازه ای در او نفوذ کند که دست به خودکشی بزند. اما این چاره کار نیست. پارانویای شدید هم قابل درمان است. پیش از هر چیز باید بدانید چگونه بر این ترس غلبه کنید و خود را از این دنیای ناامن خیالی که ساخته اید، بیرون بکشید. باید اضطراب کمتری داشته باشید و با آرامش بیشتری زندگی کنید. نباید اجازه دهید همسرتان تصور کند یک انسان بدبین و شکاک هستید که سر هر مساله ای دیوانه می شود و داد می زند و بی قراری می کند.

 همسر شما خیانت نمی کند

اگر همیشه این توهم را دارید که او به شما خیانت می کند، فقط خودتان را آزار می دهید. فکر کردن به مسایل منفی و دلیل تراشیدن برای آنها آسان ترین کار است. اما بهتر این است هربار این تفکرات به سراغ شما آمدند به مسایل زیر فکر کنید:

- او شما را انتخاب کرده و هنوز در کنار شما است
- کاملا واضح است که او می خواهد در کنار شما بماند و زندگی کند
- به احتمال بسیار او قصدی برای ترک یا خیانت کردن به شما ندارد
- به ویژه زنان، هرگز در زمان خوشبختی و در یک رابطه سالم به همسرانشان خیانت نمی کنند
- شما توان خوشحال کردن او را دارید


بله. شما توان خوشحال کردن همسر خود را دارید. بنابراین، دست از نگرانی بردارید و او را خوشحال کنید. این مساله کمک می کند تا بر ناامنی که تصور می کنید غلبه کنید. تا زمانی که رویای شما خوشبختی دوطرفه باشد او نیز در کنار شما خواهند ماند. او شاید فقط گاهی از این که نیازهایش برآورده نمی شوند، دچار گیجی و سردرگمی بشود. و همسر بدبین چیزی نیست که او نیاز دارد. این شک های شما است که شاید روزی او را عصبی کند و فراری اش دهد.

باید بدانید پارانویا زمانی سراغ شما می آید که احساسات و تفکرات منفی در مورد خود دارید. بدبینی در نتیجه ترس های شما ناشی از عدم اعتماد به نفس است. اما فرد بدبین شاید این مساله را باور نکند و همچنان اصرار داشته باشد که همسرش به او خیانت می کند. اما شما به عنوان انسان بدبین، باید طرف مقابل خود را درک کنید. باید اعتماد به نفس داشته باشید. احساس ناامنی در هر رابطه ای ممکن است پیش بیاید اما مساله ای نیست که آن را ادامه دهید و در نتیجه آن بیمار شوید.

 نمی توانید در ترس زندگی کنید!

بله! کاملا احتمال دارد که همسران به یکدیگر خیانت کنند. این از ابتدای خلقت بوده و هر روز نیز بیشتر می شود. اما لازم نیست این ترس را به زندگی خود تعمیم دهید. فائق آمدن بر ترس ها به این مفهوم است که بتوانید بدبینی های خود را کنترل کنید و آنها را کنار بگذارید. پارانویا می تواند یک زندگی سالم و بدون خیانت را به جدایی بکشاند. هیچ زوجی برای جدا شدن ازدواج نمی کنند. ترس و بدبینی همانند دوقلوهای به هم چسبیده هستند که با هم بروز می کنند.

بهتر است خیالات خود را به این سمت هدایت کنید که همسرتان به شما خیانت نمی کند و با همین تصور زندگی کنید. اگر زمانی متوجه شدید او به واقع این کار را انجام داده است، خیلی راحت می توانید این مشکل را حل کنید. می توانید جدا و از این زندگی دردآور رها شوید. اما زندگی با ترس دایمی و هراس از ترک شدن چیزی نیست که هیچ انسانی لایق آن باشد. همیشه بدترین شرایط را در ذهن خود نپرورانید و بر مبنای آن رفتار نکنید.

 نمی توانید همسرتان را کنترل کنید!

غلبه بر حس ناامنی نه تنها زندگی شما را بهبود می بخشد بلکه به همسر شما هم اجازه زندگی کردن می دهد. هیچ چیز به اندازه کنترل شدن توسط همسر نمی تواند روح یک انسان را آزار دهد. هر زن یا مردی می تواند دوستانی از جنس مخالف داشته باشد و در کنار آنها نیز خوشحال باشد. اما به این مفهوم نیست که علاقه او به شما خدشه دار می شود و ممکن است شما را رها کند. این را قبول کنید. همسر شما، شما را می خواهد. برای همین است که در کنار شما زندگی می کند. اما دوست دارد که زندگی طبیعی و دوستان خود را هم داشته باشد. انسان آزاد آفریده شده است و به این آزادی نیاز دارد. همان طور که انتظار ندارید او شما را در قفس کند و طبیعی ترین آزادی های فردی را از شما بگیرد، شما هم نباید آزادی او را بگیرید.

شما هم حتما دوستانی دارید و با آنها وقت می گذرانید، آیا هرگز در کنار آنها بودن باعث شده است که همسر خود را فراموش کنید یا عشقتان به او کم شود؟ مسلما خیر. پس چرا همین فکر را در مورد همسرتان ندارید. چرا فکر نمی کنید او هم انسان است و به اجتماع و روابط اجتماعی نیاز دارد؟ او هم مانند شما زندگی اش را دوست دارد و نمی خواهد به هیچ قیمتی خرابش کند یا شما را از دست بدهد.

 ترس های شما واقعی می شوند

اگر به طور دایم و همیشه در این ترس باشید که همسرتان به شما خیانت می کند، احتمال وقوع این حادثه بسیار زیاد خواهد شد. او ترس ها و نگرانی های دایمی شما را می بیند و دیگر برایش ارزش ندارند و ممکن است به سراغ این کار برود تا دست کم کاری کرده باشد که مستحق این همه شک و کنترل و آزار باشد.

اما شما با کنترل ترس ها و بدبینی های خود می توانید وقوع این اتفاق ناگوار را پیشگیری کنید. با مهربانی و تسط بر افکار منفی خود، او را خوشحال کنید و اجازه دهید همچنان عاشق شما و زندگی باشد. هیچ انسانی نمی تواند برای مدت طولانی زیر بار بدبینی های طرف مقابل تاب بیاورد. شاید در آخر با شک های خود او را از دست بدهید.

ایمان داشته باشید همسر شما پاک است. زندگی مشترکتان را دوست دارد و همه هدف او بهتر کردن زندگی است. همان چیزی که شما هم می خواهید. مثبت فکر کنید. از اینکه او را دارید خوشبخت باشید. و باور کنید او نیز از داشتن شما خوشحال و خوشبخت است. در غیر این صورت دلیلی برای ادامه این زندگی باقی نمی ماند.

 چطور بر ترس های خود غلبه کنیم؟

خودخواه نباشید : 
حس ناامنی زمانی پیش می آید که فرد خودخواه است و خود را حق به جانب می داند. همه زمان همسر شما برای شما نیست. او نیاز دارد زمانی را هم با دوستان خود سپری کند و شما باید به او اطمینان داشته باشید.

برای جلب موافقت او تلاش نکنید :
 اگر نگران هستید که او را ازدست بدهید شاید در نتیجه اصرار زیاد بر خیانت کار بودنش او شما را ترک کند. آن وقت باید بروید و عذرخواهی کنید. این رفتار منطقی نیست. تا زمانی که در کنارتان هست، او را قبول داشته باشید و باورش کنید. وقتی او هست یعنی دوستتان دارد پس با این تفکر با او رفتار کنید.

همه زندگی شما او نیست :
 آیا تصور می کنید همه دنیا و زندگی شما در همسرتان خلاصه شده است؟ او تنها دلیل زنده ماندن شما است؟ باید بدانید اشتباه ترین طرز فکری است که نوع بشر می تواند داشته باشد. این نوع تفکر باعث ایجاد حسادت می شود. زیرا نمی خواهید تنها داشته شما در زندگی به دست فرد دیگری بیفتد. انسان هایی که همه زندگی خود را در یک فرد خلاصه نمی کنند، زندگی سالم تریدارند و بیشتر از زندگی راضی هستند. مسایل دیگری هم در زندگی آنها هست که خوشحالشان کند و حالشان با آنها خوب باشد. این افراد، حتی اگر همسرشان ترکشان کنند زندگی خود را نابود نمی کنند و سعی می کنند به مسایل دیگری در زندگی مشغول شوند که روحشان آرامش بیشتری داشته باشد.

همیشه بهترین ها را تصور کنید : 
همیشه زندگی خود را طوری کنترل کنید که باور داشته باشید نگرانی های شما بی مورد هستند و هرگز واقعی نمی شوند. بر ناامنی های ذهنی خود غلبه کنید. خوش بین باشید و هر اتفاق کوچکی را دلیلی بر خیانت همسر فرض نکنید.

عمیق تر فکر کنید :
 اگر دچار ترس و بدبینی هستید باید روش هایی را تمرین کنید و ورزش هایی انجام دهید که ذهن و تمرکز شما را بیشتر و عمیق تر می کنند. بایدخودشناسی کنید و با سفر به درون خود افکار منفی را با خوش بینی های سازنده جایگزین کنید. شاید جلسه های روان درمانی یا مشاوره، مدیتیشن و هیپنوتیزم بتوانند در این مسیر شما را یاری برسانند. کلاس های درمانی، هیپنوتیزم، یوگا و مدیتیشن بسیاری در سطح شهر وجود دارند. ثبت نام کنید و به زندگی و تفکرات خود عمق بیشتری ببخشید.


 


  
  
   1   2      >