سفارش تبلیغ
صبا ویژن
به رگهاى دل این آدمى گوشتپاره‏اى آویزان است که شگفت‏تر چیز که در اوست آن است ، و آن دل است زیرا که دل را ماده‏ها بود از حکمت و ضدهایى مخالف آن پس اگر در دل امیدى پدید آید ، طمع آن را خوار گرداند و اگر طمع بر آن هجوم آرد ، حرص آن را تباه سازد ، و اگر نومیدى بر آن دست یابد ، دریغ آن را بکشد ، و اگر خشمش بگیرد بر آشوبد و آرام نپذیرد ، اگر سعادت خرسندى‏اش نصیب شود ، عنان خویشتندارى از دست بدهد ، و اگر ترس به ناگاه او را فرا گیرد ، پرهیزیدن او را مشغول گرداند ، و اگر گشایشى در کارش پدید آید ، غفلت او را برباید ، و اگر مالى به دست آرد ، توانگرى وى را به سرکشى وادارد ، و اگر مصیبتى بدو رسد ناشکیبایى رسوایش کند ، و اگر به درویشى گرفتار شود ، به بلا دچار شود ، و اگر گرسنگى بى طاقتش گرداند ، ناتوانى وى را از پاى بنشاند ، و اگر پر سیر گردد ، پرى شکم زیانش رساند . پس هر تقصیر ، آن را زیان است ، و گذراندن از هر حد موجب تباهى و تاوان . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :74
بازدید دیروز :99
کل بازدید :116800
تعداد کل یاداشته ها : 287
04/4/12
7:43 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
علی[98]

خبر مایه

مردی داخل چاله ای افتاد و بسیار دردش آمد

یک روحانی او را دید و گفت: حتما گناهی انجام داده ای! 

دانشمندی عمق چاله و رطوبت خاک آن را اندازه گرفت! 

یوگیست به او گفت: این چاله و دردت فقط در ذهن تو هستندو واقعیت ندارند!

 پزشکی برای او دو قرص آسپرین پایین انداخت!

یک تقویت کننده فکر او را نصیحت کرد که: خواستن توانستن است! 

فرد خوشبینی به او گفت: ممکن بود یکی از پاهات بشکنه!

سپس فرد بیسوادی گذشت و دست او را گرفت و او را از چاله بیرون آورد!


آنکه می تواند انـــجام می دهد

و آنکه نمی تواند انتـــقاد می کند