بحث تاثیر تشعشعات موبایل و دکلهای مخابراتی بر سلامت انسان موضوعی است که طی سالهای گذشته دغدغهای جدی در میان مردم بوده و در شرایطی که تلفنهای همراه به بخشی جدایی ناپذیر از زندگی انسانها تبدیل شده اند همواره این نگرانی نیز وجود داشته که آیا تشعشعات امواج موبایلی برای سلامت انسان مضر است؟ پروفسور سمیعی به تازگی اینگونه اعلام کرده که هنوز هیچ تحقیقی مثبت یا منفی بودن تاثیر تشعشعات موبایلی بر سلامت انسان را تائید نکرده است.
به گزارش ایسنا، موضوع تاثیر تشعشعات موبایل و دکلهای مخابراتی بر سلامت انسان مورد توجه رئیس جمهور نیز قرار گرفته و طبق دستور کارگروهی متشکل از نهادها و سازمانهای مختلف مسوول پیگیری این مسئله شدهاند.
در این زمینه در سطح بین المللی هم تاکنون اظهار نظرهای متعددی صورت گرفته و در کشورهای مختلف بررسیهای متعددی بر روی این مقوله انجام شده است. بر اساس این بررسیها گاهی عدهای از مخاطرات جدی امواج موبایلی خبر دادهاند اما در مقابل این عده گروهی نیز هستند که بر این نکته تاکید دارند که طبق تحقیقات صورت گرفته در سطح بین المللی تاکنون مضر بودن این تشعشعات اثبات نشده است.
اما پروفسور مجید سمیعی - جراح برجسته ایرانی در سطح دنیا - به تازگی در یک بخش خبری به اظهار نظر در این زمینه پرداخته و این گونه اعلام کرده که تا کنون هیچ تحقیقی مثبت یا منفی بودن تاثیر این تشعشعات بر سلامت انسان را تائید نکرده است.
البته پیش از این نیز بارها به این موضوع اشاره شده بود و به عنوان مثال مدیر کل صدور پروانه، سرویسهای رادیویی سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی در این باره توضیح داد: امواج و اشعهها به دو دسته تقسیم میشوند که در این میان دسته اول قابلیت یونیزه کردن دارند و دسته دوم فاقد این قابلیت محسوب میشوند، اما دستهای که یونیزه کننده نام گرفته، دارای فوتونهای بسیار قوی است که از مواد رادیواکتیو تشکیل شده و دارای خاصیت تخریب ژنتیک در بدن خواهد بود.
عظیم فرد ادامه داد: اکنون بحثهای مختلفی درباره اثرات تشعشعات موبایلی مطرح میشود اما باید توجه داشت که تشعشعات موبایلی جزو امواج رادیویی محسوب میشوند که امواج رادیویی نیز از امواج غیریونیزه به شمار میروند، برهمین اساس تاکنون هیچ گزارش بینالمللی مبنی بر مضرات تشعشعات غیریونیزه رادیویی وجود نداشته و مشاهده نشده است.
مدیر کل صدور پروانه، سرویسهای رادیویی همچنین عنوان کرد: البته در برخی موارد امواج رادیویی حالت گرمازا داشته و در نهایت میتوانند تا حدی پوست را مورد تاثیر قرار دهند اما هیچگاه حرارت و گرمای آنها به عمق پوست نرسیده و تنها در حد سطح باقی میماند و به همین دلیل گفته میشود چشم در برابر این تشعشعات نسبت به سایر اعضای بدن از حساسیت بیشتری برخوردار است، چرا که چشم تنها عضو خارجی بدن است که تنها به واسطه یک لایه نازک از آن محافظت میشود.
فرد ادامه داد: از سالها قبل در دنیا مطالعاتی درباره امواج موبایلی صورت گرفته و در این میان کمیسیون بینالمللی حفاظت در مقابل تابش غیریونیزه استانداردی را در این زمینه تعریف کرده که در حال حاضر در ایران 87 کشور دیگر براساس این استاندارد تجهیزات خود را مورد بررسی قرار میدهند.
او درباره اینکه چرا امواج رادیویی خاصیت یونیزه کردن را ندارند نیز توضیح داد: برای یونیزه شدن 10 تا 25 الکترون ولت انرژی لازم است که امواج رادیویی چنین قدرتی را ندارند.
وی همچنین به SAR اشاره کرد و در این خصوص اظهار کرد: SAR در واقع نرخ جذب ویژه است که به واسطه این شاخص میزان استاندارد تشعشعات یک گوشی یا تجهیزات موبایلی مورد بررسی قرار میگیرد. اکنون برای بررسی گوشیها این موضوع همواره مورد توجه قرار گرفته و گوشیهایی که وارد کشور میشوند در این زمینه مورد تست قرار میگیرند.
او اظهار کرد: برای موبایلها اگر درجه SAR از 1.6 بیشتر باشد گوشی مربوطه دارای ضرر برای سلامتی به شمار میرود و برهمین اساس لازم است همواره پیش از خرید گوشیهای تلفن همراه به این موضوع توجه شود. البته اکنون اغلب گوشیهایی که از سوی برندهای مختلف تهیه میشوند SAR کمتر از یک دارند.
مدیر کل صدورپروانه، سرویسهای رادیویی به حساسیتهایی که مردم کشورهای مختلف نسبت به تشعشعات موبایلی و دکلهای موبایل دارند اشاره کرد و گفت: برهمین اساس اپراتورهای مختلف در دنیا تلاش کردهاند تا برای دکلهای خود اشکال مختلفی در نظر بگیرند که حساسیت مردم نسبت به آنها کمتر شود.
این کارشناس حوزه ارتباطات همچنین خاطر نشان کرد: در حوزه تشعشعات سازمان بهداشت جهانی نیز در این زمینه بررسیهای متعددی صورت داده اما تاکنون هیچ مستندی مبنی بر سرطانزا بودن این تشعشعات از سوی این سازمان اعلام نشده است.
فرد در پاسخ به این سوال که آیا امواج ماهوارهای جزو امواج یونیزه بهشمار میروند، توضیح داد: امواج ماهوارهای نیز جزو امواج غیریونیزه محسوب میشوند و مشکلی برای سلامت ایجاد نمیکنند، اما اگر فرکانسهایی که در این زمینه وجود دارد از حدی قویتر شود فرستنده ماهواره اشباع شده و عملا تصویر آن خراب میشود.
وی در پایان عنوان کرد: معمولا ایجاد یک کانال ماهوارهای و حفظ آن امر به نسبت دشواری محسوب میشود، اما برای از کار انداختن آن حتی با توانی در حد یک باتری 1.5 ولتی میتوان اختلال ایجاد کرد و برهمین اساس ایجاد اختلال برای این شبکهها به راحتی امکانپذیر است و مشکل خاصی ایجاد نمیکند.
همه کسانیکه توانستهاند به موفقیتهای چشمگیر کاری دست پیدا کنند، به این نتیجه رسیدهاند که باید ساعات اولیه روزشان را وقف فعالیتهایی کنند که برای خودشان بالاترین درجه اولویت را دارد چون بلافاصله با شروع روز درگیر اولویتهای دیگران خواهند شد. علم از این استرتژی حمایت میکند. در آخرین دستاورد پروفسور روی باوممایستر (Roy Baumeister)، استاد دانشگاه فلوریدا، میبینیم که اراده مثل عضلهای است که اگر زیاد مورد استفاده قرار گیرد دچار خستگی میشود.
به همان اندازه که افراد هنگام عصر احتمال بیشتری برای شکستن رژیمهای غذایی خود دارند، کنترل نفس و ضعف تصمیمگیری هم در آخر روز ضعیفتر میشود. از طرف دیگر، صبحهای زود قدرت اراده بالاتر بوده، افراد خوشبینتر بوده و برای مقابله با کارهای چالشانگیز آمادگی بیشتری دارند. دوست دارید بدانید که کارفرمایان و مدیران بزرگ درست بعد از بیدار شدن از خواب چه میکنند؟ در زیر به 12 مورد از فعالیتهای صبحگاهی آنها اشاره میکنیم.
1. صبح زود بیدار میشوند.
افراد موفق میدانند که زمان یکی از باارزشترین داراییهای انسان است. و بااینکه بیشتر وقت آنها وقتی به سر کار میرسند، با تلفنها، میتینگها و بحرانهای ناگهانی سپری میشود، ساعتهای ابتدای روز دیگر تحت کنترل خودشان است. به همین دلیل است که خیلی از آنها قبل از طلوع خورشید بیدار میشوند و تا میتوانند این زمانی که در کنترل خودشان است را طولانیتر میکنند.
در تحقیقی که روی 20 مدیر انجام گرفت، 90 درصد از آنها عنوان کردند که قبل از 6 صبح از خواب بیدار میشوند. بعنوان مثال، ایندرا نویی مدیر PepsiCo صبحها ساعت 4 از خواب بیدار میشود و هیچوقت دیرتر از ساعت 7 صبح سر کار نمیرسد. نکته مهم اینکه آنهایی میتوانند روزهای کارامدتری داشته باشند که زودتر بیدار شوند.
2. قبل از اینکه برنامه کاری روزانه به سراغشان بیاید، ورزش میکنند.
مهمترین فعالیت صبحگاهی افراد قدرتمند ورزش است، چه ورزش کردن در خانه و چه رفتن به باشگاه ورزشی. اورسلا برنز، مدیرعامل Xerox، یک ورزش یک ساعته برای خود تنظیم میکند که ساعت 6 صبح شروع میشود. از طرف دیگر استیو مورفی مدیرعامل Christies از صبحهای خود برای تمرینات یوگا استفاده میکند.
باید بدانید که این افراد، افرادی بسیار پرمشغله هستند، پس اگر برای ورزش کردن وقت میگذارند به این معنی است که خیلی مهم است. جدا از اینکه ورزش کردن در صبح باعث میشود عصرها برای این کار وقت کم نیاورید، یک ورزش صبحگاهی به کاهش استرس روز هم کمک کرده، با تاثیر رژیمهای غذایی پرکالری و چربی مقابله کرده و کیفیت خواب را هم تقویت میکند.
3. روی یک پروژه کاری بسیار مهم کار میکنند.
ساعات آرام صبح زمانی ایدآل برای تمرکز بر روی پروژههای مهم کاری هستند، بدون اینکه کسی حواسشان را پرت کند. گذراندن این وقت در ابتدای روز باعث میشود قبل از اینکه دیگران (بچهها، کارمندان یا رئیس) توجه و تمرکزتان را برهم بزنند، با تمرکز حواس بیشتر کار کنید.
دبی مویسیچین، که استراتژیست تجاری است و در روز باید با میتینگها و تماسهای پشت سر هم دست و پنجه نرم کند، میگوید با این وضعیت قادر نبوده است هیچ کار مفیدی را پیش ببرد و به همین دلیل صبحهای زود خود را برای رسیدگی به پروژههای خود اختصاص داده است و هر روز خود را روی یک پروژه مهم میگذراند.
4. روی یک پروژه شخصی مهم کار میکنند.
وقتی کل روز مجبور باشید در جلسات مختلف کاری شرکت کنید و شب که به خانه میآیید با وجود خستگی و گرسنگی تازه باید ببینید که برای شام باید چه کنید، نوشتن رمان یا انجام یک کار هنری خیلی دور از ذهن به نظر میرسد. به همین دلیل است که بسیاری از افراد موفق، ساعات ابتدایی روز خود را برای کار کردن روی پروژههای شخصی خود، کارهایی که دوست دارند و از انجام آن لذت میبرند، استفاده میکنند.
شارلوت واکر، معلم تاریخ، میگوید که ساعات بین 6 تا 9 صبح خود را روی نوشتن کتابی درمورد سیاستهای مذهبی غرب افریقا میگذراند. قبل از اینکه با مسئولیتهای تدریس روزانه مشغول شود، فرصت دارد که مقالات مختلف را مطالعه کرده و چندین صفحه به کتاب خود اضافه کند.
5. اوقاتی خوب را با خانوادهشان میگذرانند.
خیلیها ممکن است شام را از برنامه غذاییشان حذف کرده باشند و به همین دلیل افراد موفق از صبحها برای وقت گذراندن با خانواده، چه با خواندن داستان برای فرزندانشان باشد یا کمک به درست کردن یک صبحانه عالی، میگذرانند.
جودی روزنتال، برنامهریز مالی در نیویورک، صبحها بهترین وقتی است که با دخترش میگذراند. در این زمان به او کمک میکند لباسش را بپوشد، تختش را مرتب کند، و خیلی وقتها هم با هم نقاشی میکشند. بعد با هم صبحانه را آماده کرده و مینشینند و موقع خوردن صبحانه با هم گپ میزنند. برای او این 45 دقیقه صبحگاهی ارزشمندترین ساعات روز هستند.
6. با همسرشان ارتباط برقرار میکنند.
افراد موفق بخاطر اینکه شبها بخاطر مشغله آن روز حسابی خسته هستند و وقت زیادی هم باید صرف آمادهسازی شام و دیدن تلویزیون کنند، ارتباط با همسرانشان را برای صبح میگذارند. چه چیزی بهتر از یک رابطهجنسی بعد از بیدار شدن میتواند به شما برای کل روز انرژی دهد؟ از این گذشته، داشتن ارتباط جنسی منظم شما را باهوشتر کرده، درآمدتان را بالاتر برده و کالریسوزی هم میکند.
خیلی از افراد موفق حتی اگر ارتباط جنسی هم با همسرشان برقرار نکنند، صبحها برای حرف زدن با آنها وقت میگذارند. بعنوان مثال، مدیرعامل BlackRock هر روز صبح با همسرش به پیادهروی رفته و از این زمان برای صحبت کردن با هم درمورد زندگی، مسائل مالی، امور خانه و برنامههای هفته پیش رو استفاده میکنند.
7. قرار ملاقاتهایشان را برای صبحانه تنظیم میکنند.
مخصوصاً اگر بخواهید شام را به خانه برگردید، صبحها وقتی عالی برای وقت ملاقات است. علاوهبراین، گذاشتن این قرار ملاقاتها برای صبحانه بسیار بهتر از ناهارهای پرمشغله است. کریستوفر کالوین، وکیل پایه یک نیویورکی، چهارشنبههای خود را به این مسئله اختصاص داده است و روزهای دیگر به پیادهروی میرود.
8. برای پاک کردن ذهنشان مدیتیشن میکنند.
آدمهای موفق همانقدر که از خودشان انتظار دارند از دیگران هم انتظار دارند. به همین دلیل قطع ارتباط با برنامه کاری روزانهشان و آرام کردن ذهنشان کار بسیار سختی است. آنها قبل از اینکه از خانه بیرون بروند، خودشان را وقف یک تمرین معنوی مثل مدیتیشن یا نماز میکنند تا بتوانند خودشان را برای مشغلههای آن روز متمرکز کنند.
مانیشا تاکور، مدیر شرکت MoneyZen wealth Management، برای پاک کردن ذهن خود از مدیتیشن استفاده میکند. او دو جلسه 20 دقیقهای در روز را صرف اینکار میکند، یکی قبل از صبحانه و دیگری شبها قبل از خواب. او در این تمرین بر روی تنفس خود تمرکز کرده و شعاری را در ذهن خود تکرار میکند.
9. چیزهایی که بخاطر آن شکرگزار هستند را یادداشت میکنند.
ابراز قدرشناسی یک راه خوب دیگر برای متمرکز کردن خودتان و ایجاد دیدگاهی عالی برای خود قبل از رفتن به محلکار است. نوشتن آدمها، مکانها و فرصتهایی که برای آن شکرگزار هستید، فقط چند دقیقه از وقتتان را میگیرد اما تغییری فوقالعاده در رویکرد شما نسبت به زندگی ایجاد میکند.
وندی کای، دکتر داروشناس، میگوید که زمانی از صبحهای خود را صرف ابراز قدرشناسی، درخواست راهنمایی و الهام گرفتن میکند. بعد وقتی سر کار میرسد، دیدی شفاف پیدا کرده است.
10. برنامهریزی روزانهشان را انجام میدهند.
برنامهریزی از قبل برای روز، هفته یا ماه ابزار مدیریت زمانی بسیار عالی است که باعث میشود روال امور از دستتان خارج نشود. استفاده از صبحها برای فکر کردن از بالا به زندگیتان به شما کمک میکند بتوانید اولویتبندیتان را راحتتر انجام داده و خط سیر زندگیتان را مشخص کنید.
کریستین گالیب، مدیر بانک هر روز ساعت 5 صبح از خواب بیدار میشود. در روزهای هفته اول ورزش میکند، کمی کتاب میخواند و بعد قبل از درست کردن صبحانه کارهای آن روزش را مرور میکند. او میگوید این برنامهریزی صبحگاهی باعث میشود کنترل بهتری روی روز خود داشته باشد.
11. ایمیلهایشان را چک میکنند.
بااینکه متخصصین مدیریت زمان اعتقاد دارند تا میتوانید باید چک کردن ایمیل را کنار بگذارید، اما خیلی از افراد موفق روزشان را با چک کردن ایمیلهایشان شروع میکنند. خیلی سریع صندوق ایمیلهای رسیدهشان را نگاه میکنند تا ببینند ایمیل مهمی دریافت کردهاند که نیاز به پاسخ فوری داشته باشد یا خیر و ایمیلهای مهمی که نیاز به باز بودن فکر دارد را در آن زمان میفرستند.
بعنوان مثال، گرتچن رابین، نویسنده کتاب “The Happiness Project”، هر روز ساعت 6 از خواب بیدار میشود، درحالیکه خانوادهاش ساعت 7 از خواب بیدار میشوند. او از این یک ساعت برای چک کردن ایمیلهایش، برنامهریزی برای آن روز و خواندن روزنامه و سایتهای خبری استفاده میکند. انجام این کارها در ساعات ابتدای روز به او امکان میدهد بهتر تمرکز کند و بتواند بهتر از پس کارهای سختتر آن روز برآید.
12. اخبار روز را میخوانند.
افراد موفق، چه از طریق خواندن روزنامه باشد و چه چک کردن وبلاگها و سایتهای خبری، عادت دارند قبل از صبحانه از اخبار روز مطلع شوند. بعنوان مثال، ریاست کمپانی GE، جف ایملت، روزش را با کمی دویدن شروع کرده و بعد کمی روزنامه خوانده و VNBC تماشا میکند. دیوید راشف رئیس Virgin America هم از صبحهای خود برای گوش دادن به خبر ورزشی و خواندن روزنامه استفاده میکند. این باعث میشود که وقتی سر کار رسیدند، خیلی خوب از اتفاقاتی که در جهان میگذرد مطلع باشند.
4. تو هم عین بابات یا خانوادهات هستی
اگر همسرتان نامرتب است یا مناسبتهای مهم زندگیتان را فراموش میکند این مورد را با خود او حل کنید و از کشاندن پای پدر، مادر، خواهر یا برادر و بقیه افراد خانوادهاش به این مشکل اجتناب کنید. وقتی چنین جملهای را به کار میبرید به همسرتان مستقیما این پیغام را میدهید که قصد تحقیر او را دارید.
بدیهی است که به کار بردن جملاتی از این دست به نقاط ضعفی که در خانواده همسرتان مشاهده کردهاید، اشاره میکند. اگر انصاف داشته باشید، با مقایسه خانواده خودتان با خانوادههای برتر، متوجه خواهید شد که فامیل و اقوام شما نیز در بعضی از مباحث دارای مشکلاتی هستند.
5. خودم میتوانم، کمک لازم ندارم
شاید باور نکنید اما این جمله برای اکثر مردان آثار مخربی دارد. همسر شما مانند هر انسان دیگری از اینکه وجود موثر و مفید داشته باشد به خودش افتخار میکند. گاه دلیل شما برای بیان این جمله این است که همسرتان کاری که قصد انجامش را دارد به خوبی انجام نمیدهد؛ مشاوران معتقدند حتی اگر عملکرد شوهرتان در انجام کاری با شما متفاوت است آن را به شکلی زننده مطرح نکنید. بعدها از اینکه نقش حمایتی همسرتان را از او گرفتهاید پشیمان خواهید شد، چرا که با این حرف او را دیوانه خواهید کرد.
6. مادرم گفت که این کار را انجام میدهی
وقتی این جمله را میگویید بیشک یک صحنه برای شوهرتان بازسازی میشود؛ اینکه شما در مقابل دیگران، زندگی شخصیتان و مشکلات آن را بر ملا کردهاید. بدیهی است از آن پس هر چه از دیگران بشنود را به شما نسبت خواهد داد و بعدها به صفت ناخوشایند دهنبین هم ملقب خواهید شد. به جای همه اینها، حتی اگر از یکی از اطرافیانتان به شما هشدار داده شده که همسرتان رفتارهای بهطور مثال کنترلکننده دارد، به جای بیان آن از قول سوم شخص این مساله را از طرف خودتان مطرح کنید.
7. مردباش
هیچ چیز به اندازه زیر سوال بردن مردانگی آقایان دردآور نیست. در این دوره و عصر هزاره سوم هیچ شیوه منطقی و ریاضی جهت سنجش اخلاق، دیانت و مردانگی همه اطرافیانمان و ازجمله همسر شما وجود ندارد. شاید شما ندانید اما همسر شما به اندازه کافی از به ظاهر رفیقان خویش نامردی و نارفیقی دیده است، پس اگر شما هم به کنایه یا نیش زبان یا حتی بدون هر قصد و غرضی این جمله را به او بگویید.
8. همیشه این کارو میکنی
"آن از وضع غذا خوردنت، این هم از کارهای خانه انجام دادنت و..." با این کار همسرتان را گیج میکنید که دقیقا کدام کارش شما را آزار داده است. یاد بگیرید دقیقا روی مشکلی که شما را ناراحت کرده تمرکز کنید. اگر از اینکه شوهرتان جورابهای کثیفش را در راهرو انداخته است دلخورید به او نگویید تو همیشه همین جوری هستی.
صریح باشید و از کلیگویی پرهیز کنید. این راه بهتری برای رسیدن به یک زندگی سالم و موفق است. برای تغییر یک رفتار بهخصوص مثلا دیر به منزل آمدن، بیتوجهی به تکالیف و امور مدرسه بچهها و برنامهریزی جهت تعطیلات آخر هفته سعی کنید، مورد به مورد و مرحله به مرحله با جزیینگری پیش بروید تا حرفهای کلی شما روان همسرتان را بههم نریزد.
9. از دستت خسته شدم
"دیگر از دست تو و فرزندانت عاصی شدهام. ایکاش به تو و خانوادهات بله نمیگفتم. از دست کارهای تکراری و روزمرگی زندگیام به ستوه آمدهام. این، آن زندگیای که من میخواستم نبود." این جملهها فقط تیرگی روابط و سردی فضای بین شما را بیشتر خواهد کرد.
البته اگر میخواهید زندگی مشترکتان را به سکته عاطفی برسانید اشکالی ندارد اما برای سازندگی و اصلاح چنین گفتمانی فایده ندارد. برای تغییر شرایط زندگی لازم است ابتدا شرایط پذیرش حرفهای خود را در همسرتان به وجود آورید نه اینکه با اینطور حرف زدن او را تا مرز جنون پیش ببرید.
10. به چی فکر میکنی؟
خانمها خیلی کنجکاو هستند آنها باید از تمام افکار و احساسات، علایق، عقاید، گمانها و اشارات شما سر در بیاورند. از سوی دیگر آقایان اصلا دوست ندارند که در مورد همه چیز کاوش کنند و بحث راه بیندازند. سکوت، آنها را بیشتر راضی نگه میدارد.
پس زمانی که همسرتان در حال مطالعه، نوشتن، دیدن، شنیدن موسیقی یا هر کار دیگری است با طرح یک پرسش بیربط، رشته افکارش را از هم پاره نکنید، چرا؟ چون این کار شما او را مرز جنون برده و شما نیز به پاسخ و خواسته خود نخواهید رسید.
ناراحت کردن و از کوره به در بردن آقای خانه شما، به هر دلیل نتیجه دلخواهتان را در پی نخواهد داشت. برای او و زمان استراحش احترام قایل شوید. اجازه دهید فقط به اندازه نیم ساعت اول ورودش به منزل را با آرامش سپری کند. این یک روش کاملا کلاسیک زنانه است تا ما مردان را وادار به اعتراف کنند که در آن لحظه خاص به آنها فکر نمی کردیم. این سوال دقیقا در زمانی که از کنار هم بودن لذت میبریم و درست لحظه ای که اصلا انتظارش را نداریم مطرح می شود.
این اتفاق آنقدر سریع می افتد که هیج زمانی برای فکر کردن نداریم و قبل از آنکه متوجه شویم متهم به فکر کردن به نامزد قبلیمان می شویم! این سوال روشی بسیار ظریف است تا به ما این پیام را برساند که ما حق داشتن افکار خصوصی را نداریم.
به موارد بالا می توان اینها را هم اضافه کرد:
سالگرد گرفتن برای هر چیز کوچکی
چرا خانم ها هر اتفاق کوچکی در زندگی را به بهانه ای برای گرفتن هدیه تبدیل می کنند. ما آقایان بعد از یک روز کاری عادی و کاملا خسته با تصور فقط یک شام ساده به منزل می آییم. اما صحنه ای را که با آن مواجه می شویم ما را شوکه میکند. چه کار غلطی انجام داده ایم؟ آیا تولدش است؟ آیا تولد خودم است؟ نخیر، امروز سالگرد روزی است که برای اولین بار به یکدیگر نگاه کردیم. خانم های عزیز لطفا دست بردارید. ما همینکه توانستیم روزهای قرارمان را به یاد داشته باشیم کلی هنر کرده ایم.
گفتن جمله "خوبم" وقتی که ناراحت هستید.
همسرم در حالیکه من در حال تماشای فوتبال بودم جلوی تلویزیون ایستاده بود و به همین دلیل کمی بحثمان شد. از آن پس هرگونه مشکلی را که فکرش را بکنید به یادش آمده است. پرسیدم: خوبی؟ اما او همان جمله منفعل-تهاجمی که معمولا با یک سکوت همراه می شود را گفت: خوبم! اگر از چیزی ناراحت هستید آن را مستقیم بیان کنید تا ما هم بتوانیم آن را حل کنیم. البته راه بهتری هم وجود دارد: لطفا مشکلات را یکی یکی بازگو نکرده و بگذارید ما فوتبالمان را تماشا کنیم!
بیش از حد بیمار بودن شما
در مراسم ختم، مراسم عروسی، به خاطر فیلم های شاد و غمگین گریه می کنید. ما مردها نمی دانیم در زمانیکه شما تمام پیراهن زیبا و اطو شده ما را با اشکهای خود خیس می کنید، چه کاری می توانیم انجام دهیم. اصلا این همه اشک را از کجا می آورید؟ به عقیده ما مردها، خانم ها می توانند در سال یک روز مخصوص گریه کردن داشته باشند. آنها میتوانند در این روز دور هم جمع شده و تمام 24 ساعت را گریه کنند تا برای 364 روز باقیمانده نرمال رفتار کنند.
مداوم صحبت کردن
ما مردها شنیده ایم که خانمها روزانه حدود 20?000 کلمه صحبت می کنند. خوب برای ما قابل درک است که این وظیفه روزانه باید حتما انجام شود. اما چرا همیشه در بدترین زمان ممکن این کار را میکنید؟ مثلا همسر من، درتمام طول آن مهمانی خانوادگی که واقعا باید صحبت می کرد و آن سکوت اذیت کننده را می شکست ساکت بود و درست زمانیکه من و دوستانم در میانه یک بازی بسیار هیجان انگیز بودیم شروع به تعریف کردن از نحوه نشستن گربه همسایه کنار بوته گل رز کرد!
عذاب آورترین قسمت ماجرا اینجا بود که او داشت به طور مفصل راجع به صاحب گربه که در سوپرمارکت سر خیابان مشغول به کار بود صحبت می کرد. خانم های عزیز، لطفا زمان مناسب برای صحبت کردن را تشخیص دهید و لطفا فقط اصل کلام را بیان کنید.
منبع: میگنا
گاهی وقتها، خانم با بکار بردن یک جمله ناخواسته تمام اعصاب و روان آقای خانه را بر هم میزند. صبح قبل از بیرون رفتن از منزل، اگر همسرتان بگوید پولم تمام شده یا نوشتن چک فراموشت نشود، چقدر آرامش شما برهم میخورد؟! اگر خانمها بدانند چه کلامی را در چه زمانی و به چه شکلی بیان کنند، بهطور حتم از حرفهایی که آقایان را از کوره به درمیبرد، جلوگیری خواهند کرد. مگر آنکه هدف بانویی، به هم ریختگی روحی و شخصیتی آقای خانه باشد! در هر صورت خانمها باتوجه به محتوای این مطلب باید تلاش کنند از تکرار این حرفها و موقعیتهای تنشآفرین پرهیز کنند.
1. پولم تمام شده
اگر نمیتوانید هزینه ماهانه خانواده و خرجی روزانهتان را محاسبه کنید، ریاضی خود شما اشکال دارد! برای دریافت هزینه منزل به زمان و نحوه دریافت وجه نقد مورد نظرتان توجه کنید. زمان رفتن و خارج شدن از خانه برای مطرح کردن پول، زمان درستی نیست، شدیدترین درگیریهای خانوادگی میتواند به دلیل درخواست مستمر و بیموقع پول باشد. ماهی یکبار کل هزینههای جاری را محاسبه و زمان دریافت خرجی خانه را مشخص کنید. اشتباه نکنید! اگر شما هم شاغل بودید خودتان بهطورحتم مدیریت مالی را قبول داشتید.
موضوع دیوانهکننده برای همسرتان، بیموقع مطرح کردن دریافت پول و پیدرپی بودن آن است. فراموش نشود اشکال شما در نداشتن یک منبع درآمد یا سرمایهگذاری و نیز شاغل نبودنتان نیست، بلکه مشکل در نبودن یک رویه مشخص جهت مدیریت مالی خانه و شیوه دریافت و هزینه اقتصادی بوده و مثلا برخی از ما فراموش میکنیم پاساژگردی یا خرید، تفریح نیست.
2. شوهر دوستم این کارو انجام نمیدهد؟
هیچ چیزی ناپسندتر از یک مقایسه نابجا نیست. حال چه با شوهر یکی از دوستان فعلیتان باشد و چه با خواستگار یا نامزد قبلیتان! چون شما هیچ وقت نمیتوانید از مقابلهبهمثل همسرتان جلوگیری کنید، مقایسه بیدلیل و غیرعقلانی جز خراب کردن روان همسرتان نتیجهای در برندارد.
پس لطفا توجه داشته باشید مقایسه همسرتان با هر مرد دیگری حتی پدر و برادرتان اثری جز تخریب شخصیت او ندارد! دوست شما، شرایط زندگی و خلق و خوی همسرش کاملا با شرایط واقعی زندگی شما متفاوت است. ضمن درک تفاوتها سعی نکنید با سر کوفت زدن، کار خود را پیش ببرید چرا که این کار فرجام خوشی نخواهد داشت.
3. کی میخوای کارتو عوض کنی؟
هر مردی از کارش لذت میبرد یا حداقل برخی از آقایان کارشان را دوست دارند. مثلا بعد از 20سال کار حالا اگر خانواده او انتظار تغییر شغل را از ایشان داشته باشد، پس چه بر سر سلایق و علایقش خواهد آمده؟ شاید اگر هزینه نکند، متضرر نشده و شرایط مالی بهتری را سپری کند.
اما خانمها معمولا به این نکته توجه نمیکنند که همسرانشان به کار و شغل خویش دل میبندند و شخصیت و عزتنفس خود را در جایگاه اجتماعی و کار خویش جستوجوی میکنند. پس اگر هر روز درباره کار آقای خانه پشتسر هم غر بزنید نتیجهای جز بههم ریختن روان همسرتان نخواهید داشت.