سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دوستیِ برادران دنیایی، بر اثر زودْ گسلیِ علل آن، گسسته می شود . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :124
بازدید دیروز :17
کل بازدید :114216
تعداد کل یاداشته ها : 287
103/9/12
11:30 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
علی[98]

خبر مایه
بعضی از مردان معتقدند که نباید به همسرشان حقیقت را ابراز کنند و تصور می کنند با دروغ گویی می توانند  همسر خود را قانع کرده و به قول معروف گول بزنند . اما در اکثر موارد این مسئله به نتیجه نامطلوب نمی رسد و سبب اختلافات شدید خانوادگی می شود زیرا مردان مانند زنان آن قدر با ظرافت دروغ نمی گویند که دروغشان برای همیشه پنهان بماند .

زنان نیز به خاطر دروغ گفته شده از سوی همسرشان دلخور می شوند. زیرا زنان به دلیل احساسات لطیفشان زود رنج تراز مردان هستند آنان با تلنگری کوچک روحیه شان به هم ریخته می شود و حالت افسردگی و اضطراب در چهره شان به خوبی مشاهده خواهد شد.لذا مردان باید برای گفتن بیاناتشان دقت بیشتری داشته باشند .حال به دروغهای عمده مردان می پردازیم :

1- بسیاری از مردان از این که احساس می کنند زنان تحمل شنیدن دروغ را ندارند به سادگی دروغ می گویند شاید دروغ گویی آنها فقط به خاطر ناراحت نکردن همسرشان باشد اما این را بدانند که هر چقدر هم که همسرانشان از بیان حقیقت نگران و مشوش می شود اما بهتر از گفتن دروغ می باشد .زیرا روزی حقیقت در نزد زن فاش شده و آن زمان است که دنیا در برابر چشمان زن و شوهر سیاه خواهد شد و کار به جاهای باریک خواهد کشید پس اجازه ندهید چنین شود.

اما یک توصیه به زنان در صورتی که احساس کردید همسرتان به دلیل مصلحت زندگی اش به شما دروغ گفته و این دروغ تاثیر چندانی در وضعیت زندگی زناشویی و عشق و محبت میان تان ندارد پس بهتر است به روی خود نیاورید و از کنارآن بگذرید ، مطمئن باشید همسرتان خواهد فهمید و شرمند ه شما خواهد شد.

2- تعریف و تمجید را به پای دروغ نزنید . بعضی از مردان تصور می کنند اگر از همسرشان تعریف کنند دچار دروغ گویی شده اند . اگر این مسئله را دروغ گویی فرض می کنید بهتر است به این دروغ گویی ادامه دهید . زیرا همسرتان از تشویق و تحسین شما خشنود شده و به زندگی امیدوارتر خواهد شد و با نیرو و انرژی بیشتری به زندگی ادامه می دهد .

برای مثال در برابر خانواده خودتان شروع به تعریف از همسرتان کنید . کفش هایش را جلوی پایش جفت کنید .برایش میوه پوست بکنید . حتی اگر فکر می کنید همه این کارها را از روی تملق و دروغ انجام می دهید .با انجام چنین کاری نزد خانواده تان ، نتیجه اش را می بینید ، همسرتان پروانه وار به دور شما خواهد چرخید . احترام دو صد چندان به شما خواهد گذاشت . پس ارزشش را دارد که دست به چنین تملق و دروغی بزنید.

3- بعضی از مردان سیاست خوبی را از زندگی شان دارند . آنان بدون این که خود را خسته کار خانه کنند به نحویی با همسرشان برخورد دارند و خود را درگیر کمک به وی می کنند که او واقعا احساس می کند همسرش در کارهای خانه اورا همراهی کرده است.البته بد نیست که همسرتان را کمک کنید و دست یاری به او بدهید ، زندگی یعنی همکاری و همیاری.

وقتی مهمانی به خانه شما می آید روی صندلی ننشینید و دستور ندهید ، بلکه ظاهرا هم که شده او را کمک کنید . حتی از لحاظ لفظی مثلا بگویید کمک می خواهی ، من در انجام کاری اماد هستم ، ولو اینکه روی صندلی بنشینید و با دوستان خود مشغول حرف زدن باشید. هر چند وقت یک بار او را صد ا بزنید و از او سوال کنید ! بیایم کمکت کنم ؟ این نوع دروغگویی ها نیز می تواند تاثیر خوبی بر همسرتان بگذارد و در برابر مهمان ها سربلند باشد.

4- بعضی از مردان در برابر غر زدن زنان شان مجبور به گفتن دروغ هایی می شوند که در انجام و بر اوردن ان ناتوان هستند . این چنین زنانی نباید همسر خود را تحت فشار بگذارند و از او درخواست های ناشدنی بخواهند. مردی که زیر بار فشار سخنان همسرش باشد دست به دروغ گویی می زند و به همسرش وعده هایی می دهد که خود ش هم میداند از عهده آن بر نمی آید اما به خاطر ساکت کردن همسرش و جلوگیری از کشمکش و جنگ اعصاب مجبور به دروغ گویی می شود در این جا زن مقصر است .

هر زنی باید شرایط همسرش را بداند و بیش از آن از همسر توقع نداشته باشد . غرور و شخصیت مرد را نباید زیر پا لگد مال کنید یک زن باید همسرش را آن قدر دوست داشته باشد که اگر در زندگی کمی و کاستی به وجود آمد همراه ودر کنار همسرش با مشکلات دست و پنجه نرم کند ، نه این که سبب لاف زنی و اغراق گویی و دروغ گویی همسرش شود.

5- مردان برای این که در برابر همسر خود به قول معروف کم نیاورند ، سعی می کنند دروغ بگویند . بعضی از زنان عادت دارند مزایای مردان دیگر را به رخ همسر خود بکشند .

برای مثال می گویند شوهر دوستم مرد بسیار شجاعی است و یا این که بسیار دست و دلباز است و همه مال و اموالش را در اختیار همسرش گذاشته ، مردان به این مسئله حساسیت نشان می دهند و آنان دوست ندارند همسرشان مرد دیگری را برتر از او ببیند شاید یک حس حسادت نا خودآگاه باشد که زنان باید به این حس توجه کنند .
 
گاهی مردان در برابر تمجید همسرشان از مرد دیگر دست به گفتن دروغ هایی می زنند . مثلا می گویند امروز در خیابان با پسری جوان هیکل مندی دعوا کردم و اورا به شدت زدم او چنین دروغی را می گوید تا اظهار دارد که او هم شجاع است . زنان نباید شوهر خود را با مرد دیگری مقایسه کنند بلکه اورا همان طور که هست دوست داشته باشند .

همانطور که مشاهد ه می کنید بعضی از دروغ ها بار منفی و گاهی هم بار مثبت دارند . البته یک زن و شوهر باید حقیقت گرا باشند و در هر شرایطی راست گویی را سر لوحه زندگی خود بدانند و حتی اگر در گذشته زخ داد ناگواری داشته اند همچون دوست واقعیت را بگویند در زندگی زناشویی بیان حقیقت ولو این که منجر به دلخوری شود با ارزش و مهم نیست البته همانطور که ملاحظه فرمودید گاهی دروغ و تملق در زندگی سبب ایجاد اعتماد به نفس در فرد مقابل می شود و اورا به زندگی امیدوارتر و سرزنده تر می کند پس زن و شوهر باید در زندگی محتاطانه عمل کنند و در جهت ایجاد یک زندگی مستحکم تر و پر محتوا تر سعی و تلاش خود را به کار گیرند.

  
  

مردانی که مجبورند با کچل شدن تدریجی خودشان کنار بیایند، خیلی نگران این هستند که در نظر جنس مخالفشان چه اتفاقی برای ظاهر آنها می‌افتد. نمی‌توان نظر همه زنان را یکسان تلقی کرد اما شاید اگر نظر اکثریت خانم‌ها را بدانید کمی تعجب کنید.

قبل از هر چیز باید بگوییم که همانطور که مرادان ظاهربین در دنیا وجود دارند، زنان ظاهربین هم هستند. مطمئناً اصلاً دوست ندارید با چنین زن‌هایی باشید پس چه اهمیتی دارد که چه فکری می‌کنند؟

اگر واقعگرایانه به این مسئله نگاه کنیم، اکثریت زنان درست مثل مردان اولویت‌های خاصی برای خود دارند. ممکن است لزوماً وسواسی یا سخت‌گیر نباشند اما از نظر ظاهری به دسته‌ای از مردان تمایل بیشتی دارند—مثلاً مردان قدبلند با پوست و مو تیره، مردان پِرمو با ظاهر ورزشکاری، مردان متفکر و باهوش و دسته‌های مختلف دیگر. هیچ اشکالی ندارد. مردها هم همینطور هستند. بعضی از مردها زن‌های قدبلند دوست دارند بعضی قدکوتاه. بعضی از مردها عاشق زن‌های آرام هستند و بعضی زن‌ها پر شر و شور را ترجیح می‌دهند. متوجه منظورمان می‌شوید؟ فرای همه اینها، اجازه بدهید درمورد نظر خانم‌ها درمورد مردهای بی مو و کم مو توضیح دهیم.

زن‌ها مردهای بی مو را دوست دارند. اما می‌خواهید بدانید که با نگاه کردن به مردهای بی مو چه فکری می‌کنند؟ برای آنها مهم اعتماد به نفس شماست. نگاه می‌کنند ببینند آیا هیکل خوبی دارید یا نه، به مدل لباس‌پوشیدنتان نگاه می‌کنند و بوی تنتان. همه اینها برای آنها مهم است.

مردهای بی مویی که بقیه این ویژگی‌هایشان مطابق میل خانم مورد نظرشان باشد، هیچ جای نگرانی ندارند.

صادقانه بگوییم، هیکل مردها قدرت زیادی برای جلب نظر خانم‌ها دارد، حتی بیشتر از موهای روی سرشان. مردهای بی مو بسیار جذاب زیادی وجود دارند که زن‌ها عاشقشان هستند. بااینکه جذابیت ظاهری برای تاثیر اولیه روی آدم‌ها نقش مهمی دارد اما مهمترین چیز و جذاب‌تری چیز برای یک مرد داشتن اعتمادبه‌نفس، ظاهری خوب و مرتب و رفتار مناسب است. اینها جذاب‌ترین ویژگی‌های روی زمین هستند. مردی که بداند چه ویژگی‌های خوبی دارد و از آنها استفاده کند، همین.

اما کچل بودن همیشه هم جذاب نیست. مردهای کچل زیادی را می‌بینید که موهای یک طرف را به سمت دیگر سرشان شانه می‌زنند که واقعاً مسخره به نظر می‌رسد. به همین خاطر است که کمی رسیدگی می‌تواند حتی بدون داشتن مو تغییر شگرفی در جذابیت شما ایجاد کند. مردان کچل می‌توانند موهای باقیمانده خود را خیلی کوتاه بتراشند یا از سبک‌ها و مدل‌های جذاب و جدید دیگر استفاده کنند که همه آنها به بهبود ظاهرشان کمک می‌کند. می‌توانید از آرایشگرتان بخواهید در این زمینه کمکتان کند.

زنان زیادی هستند که اهمیتی به موهای طرفشان نمی‌دهند. پس سعی کنید وقت بیشتری را صرف ورزش کردن، رسیدگی به وضعیت لباس‌پوشیدنتان کنید و از آرایشگرتان هم مشاوره بگیرید و موهای باقیمانده سرتان را به بهترین نحو کوتاه کنید تا به نظر خانم‌ها با وجود کچل بودن جذاب برسید


  
  

مقدمه

همه ما می‌خواهیم شاد باشیم، اما معیار و مقیاس شادی چیست؟ آیا می‌توان شادی و رضایت خاطر را اندازه گرفت. لرد لایارد استاد اقتصاد در مدرسه علوم اقتصادی لندن و مولف کتاب شادی- درس‌هایی از علم جدید می‌گوید که شادی همیشه مفهومی بیش از حد مبهم بوده است. اکنون دانشمندان می‌گویند واقعا می‌توانند شادی را اندازه بگیرند. دانشمندان علوم اعصاب لذت را اندازه می‌گیرند. آنها می‌گویند که شادی چیزی بیشتر از مفهوم مبهم یا یک حالت خلقی است، شادی امری واقعی است.

اندازه‌گیری شادی

دانشمندان علوم اجتماعی شادی را صرفا با پرسیدن از افراد در مورد اینکه چقدر شادند، اندازه می‌گیرند. این بحث مطرح بوده است که آنچه یک شخص درباره شادی و خرسندی خودش می‌گوید با آنچه دوستان و حتی غریبه‌ها ممکن است در صورت مورد سوال قرار گرفتن بگویند تطبیق می‌کند. اغلب افراد هنگام مورد سوال قرار گرفتن می‌گویند که نسبتا شاد و خرسندند.

پروفسور دینر از دانشگاه ایلینویز می‌گوید که علم شادی براساس ایده‌ای ساده است به قول او ، گرچه ممکن است احمقانه به نظر رسد، اما ما از افراد می‌پرسیم شاد بودن خود را از 1 تا 7 یا از 1 تا 10 ارزیابی کنند و نکته جالب این است که این نوع پرسش جوابهای واقعی بدست می‌دهد که معتبرند. این پاسخ‌ها کامل نیستند، اما معتبرند و براساس آنها می‌توان امور واقعی در زندگی این افراد را پیش‌بینی کرد.

در یک نوع اندازه‌گیری دیگر حتی سعی می‌شود تا میزان شادی افراد در طول روز در مکان‌های مختلف ارزیابی شود. در ارزیابی لحظه به لحظه بوم شناختی از کامپیوترهای دستی استفاده می‌شود. با شخص در جاهای مختلف تماس برقرار می‌شود و یک پرسشنامه برای او فرستاده می‌شود تا پر کند. پروفسور دینر می‌گوید: این اندازه‌گیری کامل نیست، اما فکر می‌کنیم از جهات مختلف به همان دقت اندازه‌گیری‌هایی باشد که اقتصاددانان به کار می‌برند.

قدرت شادی

به نظر می‌رسد که شادی دارای خواصی تقریبا جادویی باشد. شواهد علمی حاکی از آن است که شادی به عمر طولانی ، سلامتی ، بهبودی و کارکرد بهتر منجر می‌شود. دانشمندان به مقایسه میزان شادی گزارش شده افراد و مجموعه عوامل دیگر مثل سن ، جنس ، وضع تاهل ، مذهب ، سلامتی ، درآمد ، بیکاری و... می‌پردازند. بررسی‌های متعدد در مورد گروه‌های بزرگ افراد همبستگی میان شادی و برخی عوامل دیگر را نشان داده‌اند. در حال حاضر دانشمندان رابطه سببی میان این عوامل را نمی‌توانند ثابت کنند، مثلا اینکه آیا افراد به علت شاد بودن سالم‌ترند یا برعکس به علت سالم‌تر بودن شادند.

روان‌شناسان توانسته‌اند ارتباطات بسیار محکمی را میان شادی این عوامل بیابند. به گفته پروفسور دینر شواهد بیانگر آن است که افراد شاد نسبت به افراد افسرده طول عمر بیشتری دارند. به گفته او در یک بررسی ، تفاوت طول عمر میان شادترین گروه و ناشادترین گروه 9 سال بود. کشیدن سیگار می‌تواند چند سالی از عمر شما کم کند، یعنی حدود سه سال. اگر خیلی سیگار بکشید تا 6 سال از عمرتان کم می‌شود. در هر حال 9 سال تفاوت به خاطر شادی تاثیر بسیار بزرگی است.

ثروتمندتر اما نه شادتر

به گفته پروفسور دینر ، یک کلید واحد برای شادی وجود ندارد، بلکه مجموعه‌ای از عناصر در این مورد تاثیر دارند. اولا خانواده و دوستان نقش تاثیرگذاری در این مورد دارند. هرچه ارتباطات شما با اطرافیان‌تان گسترده‌تر و عمیق‌تر باشد، حال شما بهتر خواهد بود. حتی پیشنهاد شده است که دوستی می‌تواند ما را از میکروب‌ها حفاظت کند. مغز ما بسیاری از مکانیسم‌هایی را در بدن ما کنترل می‌کند که مسئول دفاع از بدن هستند.

درست همان طور که استرس می‌تواند باعث بروز بیماری در فرد شود، تصور بر این است که دوستی و شادی می‌تواند اثر محافظتی داشته باشد. بر اساس پژوهش‌ها در مورد شادی ، دوستی بطور میانگین نسبت به میزان درآمد یک شخص معمولی اثر بسیار بیشتری در مورد احساس شادی دارد. پروفسور اسوالد اقتصاددانی در دانشگاه وارویک فرمولی دارد تا محاسبه کند فرد به چه مقدار پول اضافی نیاز دارد تا جبران نداشتن دوستان را کند. پاسخ 50هزار پوند است.

عوامل موثر در احساس خوشبختی و شادی

*ازدواج: به نظر می‌رسد ازدواج نیز در احساس خوشبختی نقش داشته باشد. بر اساس پژوهش‌ها اثر ازدواج 7 سال افزودن به طول عمر مردان و حدود 4 سال به طول عمر زنان است.


*داشتن معنایی برای زندگی: عنصر تاثیرگذار دوم داشتن معنایی برای زندگی است، داشتن عقیده‌ای بزرگتر از علائق خود فرد. معنایی که ممکن است از مذهب ، روحانیت یا فلسفه‌ای برای زندگی ناشی شود.


*داشتن اهدافی در قالب ارزش‌های درازمدت: که نه تنها شما برای تحقق آنها تلاش می‌کنید بلکه آنها را لذت‌بخش هم می‌یابید. روانشناسان استدلال می‌کنند که ما نیاز داریم از طریق داشتن مجموعه‌ای از اهداف که کار کردن در جهت آنها برای ما جذاب است و تواناییها و استعدادهایمان را برای آنها به کار می‌اندازیم، به رضایت خاطر دست یابیم.

ناخرسندی

البته چیزهای بسیاری هم در زندگی وجود دارند که می‌توانند ناخرسندی‌های طولانی مدتی را به بار آورند. پروفسور دینر در این رویداد ، کلیدی را که می‌تواند تاثیرات درازمدتی به جای بگذارند یادآور می‌شود.


  • به دنبال از دست دادن همسر ممکن است سال‌ها طول بکشد تا فرد دوباره به سطح پیشین خرسندی و شادی بازگردد.

  • رویداد دوم از دست دادن شغل است که می‌تواند حتی در صورتی که فرد بعدها به کار بازگردد، تا سال‌ها تاثیر ناراحت کننده خود را بر روان فرد حفظ کند.

  • اما اگر عبوس و ناراحت به دنیا آمده باشید، آیا همیشه ناراحت باقی خواهید ماند؟ درباره این پرسش که آیا واقعا می‌توانیم از دانش‌مان در مورد چیزهایی که ما را شاد می‌کند، استفاده کنیم تا میزان شادی‌مان را به طور دائم بالا ببریم؟ بحث داغی میان روان‌شناسان در جریان بوده است.

    به نظر مارتین اسلیگمن از دانشگاه پنسیلوانیا تا حدی امکان دارد که ما در طیف حد زیستی شادی‌مان را با انجام کارهایی به سمت بالا حرکت دهیم. به گفته او ، حداکثر کاری که ما با احساسات مثبت می‌توانیم انجام دهیم این است که به افراد کمک کنیم در حد اوج این طیف زندگی کنند. بنابراین می‌توانیم حدود 10 تا 15 درصد اعمال نفوذ انجام دهیم اما نمی‌توان یک آدم غرغرو را گرفت و او را بدل به یک آدم خوش خنده کرد.

  
  

هنگام صحبت با همسر خود توجه داشته باشید که زمان و مکان صحیحی را انتخاب کرده‌اید. نباید با طعنه یا خشونت صحبت کرد. احساسات خود را هنگام گفتگوهای منطقی زیاد به بازی نگیرید، از گله کردن بپرهیزید، به یک توافق برسید. تشویق و تحسین در زندگی‌های موفق نقش بسیار مهمی برعهده دارند.

  • خود را دوست بدارید.

  • مسئولیت خود را برعهده بگیرید.

  • به خود وقت بدهید.

  • بر ترس‌های خود غلبه کنید.

  • از کلمات صحیح استفاده کنید.

  • رفتاری قاطع و در عین حال منصفانه داشته باشید.

  • در تغییرات با یکدیگر همکاری کنید.

  • ارتباط خود را تازه و شاداب نگه دارید.

  • آرامش خود را حفظ کنید.

خود را دوست بدارید.

کسی که اعتماد کافی به خود ندارد، نمی‌تواند از احساسات طرف مقابل به درستی قدرشناسی کند. به این ترتیب موفق می‌شوید: دست از کار کردن مانند سیندرلا بردارید. این در صورتی است که خود را به درستی ارزیابی نکرده باشید. برنامه خود را تغییر دهید. شعارتان این باشد، بهترین چیزها برای خودم! برای خود چیز تازه‌ای بخرید، به سینما بروید. کسی که با خودخواهی به برآورده کردن خواسته‌ها و اهداف خود بیندیشد، نتیجه عکس آن را می‌گیرد. علاقه به خود در اثر ارتباط عاطفی و روحی با همسر به دست می‌آید، نه در حل کردن مشکلات به تنهایی.

مسئولیت خود را برعهده بگیرید.

هر کس طراح خوشبختی خود است. به این ترتیب موفق می‌شوید؛ اگر فکر می‌کنید خوشبختی در دوستی خودبه‌خود به وجود می‌آید، در اشتباه هستید. علاقه هم مانند یک غذای لذیذ باید درست شود. فعال شوید! دوستی ایده‌آل محصولی از عقاید ، اهداف و همکاری است. باید سؤال زیر را برای خود مطرح و آن را حل کنید، آیا اصلا به زندگی زناشویی علاقه‌ای دارید؟ همسر شما باید دارای چه ویژگی‌هایی باشد؟ در کجا می‌توانید او را بیابید؟ و هنگامی که او را یافتید باید بین واقعیت و تصورات خود تعادلی برقرار کنید.

به خود وقت بدهید.

زن و شوهر باید با صرف وقت و صبر زیاد ، نخ‌های زندگی خود را به هم گره بزنند. به این ترتیب موفق می‌شوید: زندگی زناشویی خود را خانه‌ای ببینید که باید آن را بسازید و عشق یکی از مصالح اصلی آن است. برای این که ساختمان محکم ساخته شود، باید پایه‌های محکمی برای آن بریزید. شما باید برای کشیدن نقشه و پیاده کردن آن در ساختن این خانه آرامش و زمان زیادی صرف کنید. این موضوع در مورد ارتباط دو نفر هم صدق می‌کند. اگر شما برای رسیدن به علاقه‌ای عمیق ، عجله به خرج دهید، در خاتمه چیزی به دست خواهید آورد که فقط شبیه یک ارتباط است. اما معلوم نیست که این ارتباط در مواقع بحرانی هم دوام پیدا کند، بنابراین در بیان نظرات خود و پذیرفتن نیازهای طرف مقابل ، رک و صریح باشید.

بر ترس‌های خود غلبه کنید.

آیا گمان می‌کنید که رشد ، تکامل و سرزندگی در درازمدت جایی در زندگی زناشویی شما نخواهد داشت؟ دوستی واقعی ، رد و بدل کردن دائمی افکار است. به این ترتیب موفق می‌شوید: لیستی از مسائل مهم تهیه کنید. ترسهای خود را بشناسید. شما در کجا جلو خود و همسر خود را می‌گیرید و مانع پیشرفت رابطه می‌شوید؟ چه چیزی موجب رنجیدگی شما می‌شود؟ در چه مواردی می‌توانید با گذشت باشید؟ با همسر خود صحبت کنید که چگونه می‌توان با موانعی که در ارتباط شما وجود دارد، مبارزه کرد؟

از کلمات صحیح استفاده کنید.

لحن صحبت در یک ارتباط زناشویی نقش مهمی دارد. پس از سپری شدن دوران اولیه زندگی ، باید با همسر خود گفتگوهای زیادی داشته باشید تا بتوانید یکدیگر را بهتر درک کنید. هنگام صحبت با همسر خود توجه داشته باشید که زمان و مکان صحیحی را انتخاب کرده‌اید. نباید با طعنه یا خشونت صحبت کرد. احساسات خود را هنگام گفتگوهای منطقی زیاد به بازی نگیرید. از گله کردن بپرهیزید. به یک توافق برسید. تشویق و تحسین در زندگیهای موفق نقش بسیار مهمی برعهده دارند. برای هر انتقاد باید 5 نکته مثبت را هم در نظر بگیرید.

رفتاری قاطع و در عین حال منصفانه داشته باشید.

آیا شما در بن بستی قرار دارید و نمی‌دانید چگونه باید از آن خارج شوید؟ همواره در زندگی زناشویی وضعیت‌هایی وجود دارند که با توافق دو طرفه ، هیچکس احساس مغبون شدن نمی‌کند. به این ترتیب موفق می‌شوید: اولین قدم ، قبول داشتن همسر است. بعد باید نتیجه مورد نظر خود را تعیین کنید. همواره در تمام مسائل توافقی وجود دارد که هر دو طرف را راضی کند.

در تغییرات با یکدیگر همکاری کنید.

هیچ چیز ثابت نیست. در زندگی زناشویی تغییرات غیر قابل اجتناب هستند. تغییر شغل ، تولد فرزند مسائلی هستند که زن و شوهر باید باهم بر آن غلبه کنند.
زندگی زناشویی خود را خانه‌ای ببینید که باید آن را بسازید و عشق یکی از مصالح اصلی آن است. برای این که ساختمان محکم ساخته شود، باید پایه‌های محکمی برای آن بریزید. شما باید برای کشیدن نقشه و پیاده کردن آن در ساختن این خانه آرامش و زمان زیادی صرف کنید. به این ترتیب موفق می‌شوید: انعطاف‌پذیری علاوه بر این که یکی از پایه‌های مهم زندگی است، یکی از مهمترین خصوصیات افرادی است که برخورد بهتری در حل مشکلات دارند. پذیرفتن تغییرات با انعطاف‌پذیری یعنی وداع با چیزهایی که در گذشته وجود داشته است. تغییرات همواره موجب تغییر روند بازی می‌شوند. حال باید رفتاری جدید در پیش گرفت.

تغییرات سه مرحله دارند:


  • هنوز همه چیز آشناست و هر کس می‌داند چه باید بکند.

  • چیزهای آشنا شروع به از بین رفتن می‌کند و حال باید فعال بود.

  • هر یک از افراد خانواده در چارچوب تغییر مورد نظر خود را تطبیق می‌دهد.

جمع بندی رابطه

همانطور که اتومبیل خود را نزد تعمیرکار می‌برید، باید از رابطه خود هم مراقبت به عمل آورید. کنترل دائمی ارتباط موجب حل راحت‌تر مشکلات و اختلافات احتمالی می‌شود. به این ترتیب موفق می‌شوید، هر روز کاملا آگاهانه برای همسر خود وقت بگذارید. از او بپرسید که روز خود را چگونه گذرانده است و به چه فکر می‌کند. ارتباط مانند یک باغچه است، باید از آن مراقبت کرد، در غیر این صورت پژمرده می‌شود.

ارتباط خود را تازه و شاداب نگه دارید.

راز داشتن ارتباط خوب و درازمدت این است که دائم به آن رسیدگی کنید. به این ترتیب موفق می‌شوید: گاهی اوقات او را به طرز مطبوعی غافلگیر کنید. به پیک نیک بروید، تا جایی که امکان دارد باهم بخندید. اتفاقاتی را به خاطر بیاورید که هر دو در آنها نقش داشته‌اید. در برخی موارد موضوعات کوچک را همواره رعایت کنید. بعضی از این مسائل همیشه ثابت مانند لنگری هستند که کشتی احساسات را در دریای توفان نگه می‌دارند و شما را به آرامش می‌رسانند.

آرامش خود را حفظ کنید.

باید کاملا آگاهانه قواعدی را رعایت کنید، زیرا زمانی می‌رسد که شما به زندگی روزمره خود باز می‌گردید. به این ترتیب موفق می‌شوید : این هنر بزرگی است که هویت همسر خود را بپذیرید و به آن احترام بگذارید و درعین حال خود را هم فراموش نکنید . به ایده‌آل‌های خود وفادار بمانید و ارتباط خود را با دوستانتان قطع نکنید.


  
  

بزن مطرب که امشب دلبرم مستانه میرقصد

بت افسونگرم لب بر لب پیمانه می رقصد

بده ساقی شراب اتشین مست و خمارم کن

که امشب دلبرم در مجلس بیگانه میرقصد

باتشکرفراوان ازباران


  
  
<   <<   11   12   13   14   15   >>   >